چکیده:
واقعیت این است که هرکدام از دولتها با برنامه های از پیش تعیین شده قصد دارند توسعه را در جامعه
تحقق ببخشند. به همین خاطر طرح شعارکلیدی و محوری به عنوان نقشه راه از سوی دولتها موضوعی
است که نمیتوان به سادگی از آن گذشت. آنچه که به عنوان فصل مشترک در برنامه های هرکدام از
دولتها است، تمرکز بر برنامه های اقتصادی است. به عبارتی، توجه به مسائل اقتصادی در برنامه های
توسعه یکی از بخشها، الزامات و سیاستهای برنامه های توسعه کشوری به شمار می آید. در این مقاله
به بررسی بخش اقتصادی برنامه سوم و پنجم توسعه با روش تحلیل گفتمان پرداخته شده است. در این
تحلیل از رویکرد تحلیل گفتمان لاکلا و موف استفاده شده است. برنامه سوم توسعه که مربوط به گفتمان
اصلاح طلب است برنشانه های "رابطه اقتصادی با کشورهای خارجی"، "عدم تمرکز دولتی" و "مشارکت بخش های غیردولتی (خصوصی و تعاونی)" تاکید دارد؛ در حالی که در مقابل آن، برنامه پنجم توسعه که مربوط به گفتمان اصولگرا هست بر نشانه های "اقتصاد مقاومتی"، "هدف مندی یارانه ها"، "درآمدهای مالیاتی و عمومی"، "اصلاح الگوی مصرف" و "اقتصاد اسلامی" استوار است.
The reality is that all nations try to expand development through pre-plan programs. That is why offering a key and basic plan as a road map by nations cannot be easily ignored. What is considered as a share part in the nations programs is to focus on economic programs, in other words, concerning to economic issues in development Plans is one of the requirements and policies of development plans of a country. This paper has examined the economic sector of the third and fifth development Plans with discourse analysis. In this study discourse analysis of Laclau and Muffe were used. Third development plan relates to the reformist discourse. It emphasized on the signs of "economic relations with foreign countries", "decentralization of government" and "the participation of non-governmental sector (private and cooperative)", while in contrast, the fifth development plan relates to fundamentalist discourse. It is based on sign of "resilience economy", "targeted subsidies", "tax and public incomes", "modify consumption patterns" and "Islamic economy".
خلاصه ماشینی:
"«رابطه اقتصادی با کشورهای خارجی» در امر اقتصاد چه به صورت سرمایه گذاری خارجی و چه به صورت اعزام نیروهای به خارج از دال هایی هست که در برنامه توسعه اول و دوم به دلیل قرارداشتن دولت سازندگی در وضعیت سامان دهی به وضعیت خرابیهای ناشی از جنگ ، هم چنین وجود تحریم ها چندان مورد توجه قرار نگرفته و به مثابه یک «عنصر» به شمار میرفت ؛ اما در برنامه سوم توسعه ، برقراری روابط اقتصادی با کشورهای خارجی آن هم بر اساس ایده گفت گوی تمدن ها جزء اولویت ها و آرمان های دولت اصلاح طلب قرار گرفت و در نتیجه از یک عنصر یا دال شناور به یک وقته تبدیل شد و به تدریج معنایی برای خود تثبیت نمود و در این تثبیت معنا به انسداد رسید.
چنان که در ماده ١٣٤ آمده است : «به منظور اعمال صرفه جویی ، تشویق و حمایت از مصرف کنندگان در راستای منطقی کردن و اصلاح الگوی مصرف انرژی و برق ، حفظ ذخایر انرژی کشور و حفاظت از محیط زیست به وزارتخانه های نیرو، نفت و صنایع و معادن اجازه داده میشود بر اساس دستورالعملی که حداکثر تا پایان سال اول برنامه به تصویب شورای اقتصاد میرسد، نسبت به اعمال مشوق های مالی جهت رعایت الگوی مصرف و بهینه سازی مصرف انرژی، تولید محصولات کم مصرف و با استاندارد بالا اقدام نمایند»( همان : ١٥١)."