چکیده:
مفهوم «شکافهای اجتماعی» امروزه در گفتارها و نوشته های عمومی و تخصصی فارسی کاربرد نسبتا وسیعی یافته است. این کاربرد، از جهتی نشانه نیاز به ابزاری تحلیلی است تا بتواند تعارضات و ستیزهای عرصه سیاسی در جامعه امروز ایران را توضیح دهد. از جهت دیگر، شیوه کاربرد این مفهوم در نوشته ها و گفتارهای جاری، نشان دهنده آن است که استفاده از آن با دقت فنی و نظری کافی همراه نیست. نوشته زیر تلاشی برای افزایش دقت استفاده فنی از این مفهوم، از طریق مرور پیشینه و نحوه کاربرد آن در جامعه شناسی سیاسی معاصر است ...
خلاصه ماشینی:
"32) خلاصهء نظرات لیپیست و راکان را از جهت مفاهیم و متغیرهای موردنظر میتوان به صورت زیر خلاصه کرد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) در این مورد نیز الگوی کلی رابطهء شکافهای اجتماعی با منازعات عرصه سیاسی،به ویژه آنچه در انتخابات و در رفتار انتخاباتی ظاهر میشود تفاوتی با موارد قبلی ندارد،گرچه مفهوم شکاف نسبتا محدود شده و به شکافهای خاصی منتسب گردیده است.
ارزیابی خود آنان از تحول شکافهای اجتماعی،در سطوح سهگانه در سالهای پس از جنگ جهانی دوم در آمریکا به قرار جدول زیر است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) منزا و بروکز با در پیش گرفتن طبقهبندی بارتولینی و مایر مدعیاند با استراتژی نوینی که برای بررسی تأثیر شکافهای اجتماعی اصلی بر رفتارهای انتخاباتی در پیش گرفتهاند و نیز با برخی ابداعات روش شناختی،توانستهاند مفهومسازی استوارتری از شکافهای اجتماعی به عمل آوردند و درک جامعه از پیوند میان عضویت در گروههای اجتماعی و رفتار انتخاباتی به دست دهند.
نکات گفته شده از جانب صاحبنظران را میتوان به صورت خلاصه در جدول زیر مشاهده کرد: جمعبندی مفاهیم و نظریههای شکاف اجتماعی (به تصویر صفحه مراجعه شود) چنانکه پیشتر هم گفته شد،فرض کلی نظریهپردازان این حوزه آن است که شکافهای اجتماعی(خواه حد اقلی،خواه حد اکثری)موجب پیدایش شکافهای سیاسی-یعنی شکاف در رفتار سیاسی-میشوند و مصداق مهم و مورد مطالعه در این باب،همان شکافهای انتخاباتی است که از طریق رأی دادن به نامزدها و احزاب هویدا میشود."