چکیده:
تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار،معروف به تفسیر خواجه عبدا الله انصاری،شیواترین تفسیر عرفانی است که حلهء دلاویز ادب پارسی بر تن دارد.این تفسیر که به سبک مفسرین عامه نگارش یافته،از اوایل قرن ششم (250 هـ)به یادگار مانده است.از ویژگیهای سبکی این تفسیر که شیرینی آن را دو چندان کرده،استناد به اشعار زیبا و لطیف عربی و فارسی میباشد.در این تفسیر حدود هشتصد بیت شعر عربی مناسب حال و مقال آمده است که آنها را میتوان تحت مقولههای:نحو،لغت،قرائت،بلاغت،دین،ادب،تاریخو...مورد بررسی و تحلیل قرار داد.نگارنده این سطور در این مقاله با بضاعت مزجاة خود به ترجمه و تعیین منابع و مستندات شواهد نحوی شعری کشف الاسرار پرداخته،بخش اول آن در شمارهء28همین پژوهشنامه تقدیم گردید و اینک بخش دوم و پایانی آن تقدیم میگردد.در خاتمه امیدوار است خوانندگان فاضل هر سهو و زلتی را که مشاهده نمایند با عین رضا و نظر خطاپوش ملاحظه فرمایند.
خلاصه ماشینی:
"*** فمن یهجوا رسول الله منکم و یمدحه و ینصره و ینصره سواء 7/683 آیا آنکه رسول خدا را هجو میگوید با آنکه او را مدح گفته و یاری میکند،برابر هستند؟ این بیت از حسان است در قصیدهای که روز فتح مکه سروده به مطلع: عفت ذات الأصابع فالجواء إلی عذراء منزلها خلاء (ابن ثابت الانصاری،1/81) شاهد بیت در«ویمدحه»است که اسم موصول به قرینه حذف شده و«من»در تقدیر است:«و من یمدحه»(بدیع یعقوب،ج 1،ص 22) قرطبی در ذیل آیهء:و ما أنتم بمعجزین فی الأرض و لافی السماء»سوره عنکبوت آیة 22، ضمن استشهاد به این بیت حسان،از قول فراء مینویسد،معناه:و لامن فی السماءبمعجزین الله (سالم مکرم،ذیل رقم 1482) أهابک إجلالا و ما بک قدرة غلی،و لکن ملء عین حبیبها 7/115 ای معشوق تو تمام چشم منی و تو را نه از ترس،بل به ارزش والایی که داری،گرامی میدارم.
این بیت که بدون اسناد در تفسیر قرطبی«02/95»آمده است شاهد است بر«لا»ء زائد که قبل از خبر«کاد»میآید و نادراست(بدیع یعقوب،ج 1،ص 925) *** نحن بنات طارق نمشی علی النمارق 01/154 مطلع مقطوعهای چهاربیتی که ابن قتیبة نسبت این رجز را به هند دختر عتبة بن ربیعة بن عبد شمس،مادر،معاویه،داده است و از طارق ارادهء ستاره کرده و پدر خود را در علو مکان به ستاره تشبیه کرده است و آوردهاند رجز از بنت طارق بن بیاضه است که از قبیلهء ایاد بود و ابیات را در جنگی که میان فرس و ایاد اتفاق افتاد،سرود(السیوطی،ج 2،ص 908) بیتهای بعدی مقطوعه که در منابع و مصادر مختلف با روایتهای گوناگون آمده،به نقل از شرح شواهد المغنی،ج 2،ص 908 چنین است: المسک فی المفارق و الدر فی المخانق إن تقبلوا نعانق و نفرش النمارق أو تدبروا نفارق فارق غیر وامق این بیتها که در أغانی،ج 21،ص 833؛أعیان الشیعة،ج 1،ص 552؛حیاة الحیوان الکبری ج 2،ص 512؛الجامع الشواهد،ج 3،ص 95 و فتح القریب،ج 3،ص 093نیز آمده است،شاهد است بر وقوع جملهء اختصاص-که«بنات طارق»باشد-میان مبتدا و خبر- که«نحن»و«نمشی»باشد؛که جائز است(بدیع یعقوب،ج 3،ص 9021)."