چکیده:
این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش کیفی تحلیل گفتمان انتقادی نشان دهد رسانهها چگونه به شکلی جانبدارانه،گفتمانهای سیاسی را بازنمایی میکنند.در این راستا بعد از ارائه توضیحات مختصری درباره تحلیل گفتمان عناصری را که هنگام تحلیل گفتمانهای سیاسی ارائه شده در رسانهها باید مورد بررسی قرار گیرند،معرفی میشوند و در نهایت،مقاله به اختصار به بررسی بازنمایی نقش ایران در جنگ 33 روزه اسرائیل و حزب الله در لبنان در شبکه بیبیسی خواهدپرداخت.
خلاصه ماشینی:
"در این راستا بعد از ارائه توضیحات مختصری درباره تحلیل گفتمان عناصری را که هنگام تحلیل گفتمانهای سیاسی ارائه شده در رسانهها باید مورد بررسی قرار گیرند،معرفی میشوند و در نهایت،مقاله به اختصار به بررسی بازنمایی نقش ایران در جنگ 33 روزه اسرائیل و حزب الله در لبنان در شبکه بیبیسی خواهدپرداخت.
گفتمان و تحلیل گفتمان تحلیل گفتمان i که در زبان فارسی به«تحلیل کلام»و«تحلیل گفتار»نیز ترجمه شده یک گرایش مطالعاتی بین رشتهای است که در اواسط دهههای 06 و 07 در پی تحولات معرفتی در علوم اجتماعی و انسانی ظهور کرد در این برهه بود که میل به نظاممند کردن فرآیند تولید گفتار و نوشتار و بررسی ساختار و کارکرد آن به وجود آمد.
عقیده بین رشتهای برای این است که تحلیل گفتمان انتقادی را به عنوان منبعی برای تحقیق درباره اعمال گفتمانی متغیر در نظر بگیرد و بنابراین،آن را قادر سازد تا در یک موضوع تحقیقی بزرگ اصلی در علوم اجتماعی شرکت کند،یعنی تحلیل تغییرات مداوم فرهنگی و اجتماعی،که اغلب برحسب تغییرات عمده در درون و یا تغییرات بیرون از مدرنیته(به سمت مدرنیته متأخر یا پست مدنیته)تفسیر میشود.
اما به نظر میرسد در مورد جنگ اخیر حزی الله و اسرائیل،علیرغم وجود نشانههایی درمورد گزارش همه جانبه و عینی جنگ،گزارشها و تفسیرهایی هم از طرف بیبیسی منتشر شده که هدف از آنها معرفی ایران،به عنوان حامی تسلیحاتی حزب الله و القای نقش آتش افروزی ایران در منطقه بوده است."