چکیده:
شورای امنیت سازمان ملل متحد سرانجام بعد از گذشت 32 روز از تهاجم رژیم صهیونیستی به لبنان،قطعنامه آتشبس 1701 را صادر کرد.اقدامی که متأسفانه با تأخیر صورت گرفت و همین امر باعث ورود خسارات فراوان جانی و مالی به مردم غیر نظامی و نیز به تأسیسات مهم و زیرساختهای کشور لبنان و آواره شدن مردم شد.تأخیری که با نیل به هدف اصلی شورای مزبور که همان حفظ صلح و امنیت بین المللی است،در تنافی است.این امر موجب تقویت نظر حقوقدانان مبنی بر ضرورت بازنگری در منشور سازمان ملل متحد شده است. در این مقاله،ابعاد مختلف حقوقی این قطعنامه و ضمانت اجرای آن بررسی شده است.
خلاصه ماشینی:
"و اما در خصوص اجرای قطعنامه از جانب طرفین منازعه،چنانچه هریک از دولتهای لبنان و رژیم صهیونیستی از اجرای قطعنامه خودداری کنند و این امتناع، دوباره خطر وقوع جنگ را به وجود آورد و صلح و امنیت بین المللی را تهدید کند، موضوع میتواند مجددا در شورای امنیت،سازمان ملل مطرح شود و این شورا از نظر حقوقی میتواند،نهایتا در چهارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل،در برخورد با وضعیت پیشآمده،هرنوع تدبیری که لازم بنداند،از جمله استفاده از قوه قهریه را به کار بندد.
حال این سئوال مطرح میشود که آیا امکان انجام اقدامی زودتر،از سوی سازمان ملل وجود نداشت؟آیا استناد به دفاع مشروع از طرف رژیم صهیونیستی،از منظر حقوق بین الملل،استنادی درست است؟ در مورد سئوال نخست باید گفت که به موجب قطعنامهای موسوم به قطعنامه اتحاد برای صلح(قطعنامه آچسون)که در 3 نوامبر 0591 با 25 رای موافق،5 رای مخالف و 2 رای ممتنع به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسیده است(3،صص 391-291).
بنابراین با توجه به عدم اقدام شورای امنیت در موضوع تهاجم رژیم صهیونیستی به لبنان و فلج شدن آن شوری،به دلیل ممانعت برخی از کشورهای عضو دائم مانند آمریکا و انگلیس از هرنوع تصمیمگیری،این امکان بود که به استناد قطعنامه آچسون،موضوع را به مجمع عمومی سازمان ارجاع کرد و با توجه به اینکه در مجمع عمومی آرای کلیه اعضاء،دارای ارزشی برابرست و تصمیمات بر مبنای اکثریت عددی اتخاذ میشوند و حق وتو وجود ندارد،لذا میشد از این طریق قطعنامه آتشبس را بدست آورد."