خلاصه ماشینی:
"» مسألهء قابل توجه دیگر اینکه هرگاه ذکر جوشیدن آب از زمین به میان آمده،با فعل «فجر»از آن یاد شده و هرگاه بیرون زدن آب از سنگ مدنظر بوده از فعل«انبجس»استفاده شده است،راغب اصفهانی در مفردات به این نکته اشاره کرده میگوید:«در مورد آب سه لفظ بجس الماء و انبجس و انفجر به کار برده شده،اما«انبجاس»بیشتر دربارهء جوشیدن آب از چیزی تنگ و«انفجار»یا در همان مورد«انبجاس»و یا در موضع جهیدن آب از چیزی گشاده استعمال شده است.
خداوند میفرماید: «الحمد الله فاطر السموات و الأرض» (فاطر،1/53)و میفرماید: «الذی فطرهن» (انبیاء،65/12)و «الذی فطرنا» (طه،27/02)یعنی ما را پدید آورد و به وجود آورد01 زمخشری نیز این تفسیر از واژه(فطر)را مبنا قرار میدهد و برای آن به قول یکی از اعراب استناد میجوید که دربارهء چاهی با شخصی دیگر اختلاف داشت و به او میگفت:«انا فطرتها»یعنی من آن را ساختم و پدید آوردم.
وی میگوید: «جعل»یک دلالت کلی دارد که تمامی انواع کوهها را شامل میشود،اما دلالت واژه «القی»خاصتر است،ابن عطیه نیز-بنا به نقل«ابو حیان»در تفسیر آیه النحل-این را لحاظ کرده و معتقد است،«القی»بیانگر این است که خداوند کوهها را نه از زمین بلکه از قدرت ابداع خویش پدید آورده است،البته ابن عطیه،نمیدانسته که منشأ پیدایش کوهها متفاوت است و فعل«القی»به خلقت کوههایی که منشأ رسوبی دارند اشاره دارد،و خداوند بالفعل آن را در زمین قرار داده(افکنده)و مواد رسوبی آن را با آبرفت رودخانهها فراهم آورده،آن گاه به امر او در کنار ساحل دریا میریزد،و در آنجا این مواد رسوبی،فشرده و متراکم- البته به حد و اندازهای که خداوند با سنجش دقیق مقرر میفرماید-شده و سپس با فشار این مواد به همدیگر و برخی عوامل دیگر کوههای ساحلی سربرمیآورند."