خلاصه ماشینی:
"ر کذشته از این جند نمرنه ، ابن کتاب باز هم دارای جنبه های سودمند و سرکرم کنند .
شعر این نسل ، در تالب کنونی اش ، می کوشد رها از لد فافیه و وزن و ردیف از ورطة اطناب به لزوم ایجاز دست یابد .
در راه رفتن به سوی بادشاه ، لا زآوردن کاو!بی ییروز و آغار روایت غمنامة سطر 1 ب ، و از یس آن داستاد سباویق و خون ریختن وی به دست دشمن ، یادشاهی کیخسر!
" در شاهنامه هر جا مبنای نقل کزد ؟ سی از نثرب نظم کتب بارسی بوده ، اثر لغات عرلی در آنها کمتر و هر جا مبنای نقل از کتب ترجمه شدة تازی به بارسی بوده است ، لنات عربی بیشتر می باشد 01" و از آنجایر که داسنانهای انتخابی کاب مبنای نقلی جز ذهن خللی ف مز!!س ر افانه های بارسیان نداشته است ، سیطرة کلمات فارسی در بیان این فصه ها و بیروی"