چکیده:
الهیات عرفانی1در مقابل الهیات عقلی-طبیعی2و وحیانی3-تاریخی است.الهیات طبیعی،خداشناسی عقلی،الهیات وحیانی،خداشناسی نقلی و الهیات عرفانی،خداشناسی شهودی است.الهیات عرفانی در اسلام در عین اینکه شهودی است از یکسو از تحلیل عقلی بهره میبرد و از سوی دیگر از چراغ هدایت وحی نور میگیرد.حاصل بهرهگیری از عقل،نقل و کشف الهیاتی است که گرچه روش،ساختار،مفاهیم و تبیین ویژه خود را دارد اما در هماهنگی با عقل و شرع است. عارف با سلوک عرفانی برگرفته از شریعت بنوعی معرفت بیواسطه و بصیرت قلبی نسبت به خداوند میرسد که بینیاز از استدلال عقلی بر اثبات وجود خدا میشود.او به معرفت بیواسطهیی از خدا میرسد که نیازی بوساطت هیچ موجودی ندارد.و به چنان مرتبهیی از یقین میرسد که گرد هیچ شک وهمی بر دامنش نمینشیند.چون ذات خدا مطلق و نامتناهی است و نیل به آن برای احدی میسور نیست،عمده مباحث الهیات عرفانی پیرامون اسماء و صفات حق تعالی است.ازاینرو محور الهیات عرفانی در اسلام کاوش در اسماء و صفات است و چون عالم چیزی جز تجلی اسماء حق نیست خداشناسی عرفانی در عین حال جهانشناسی نیز هست.کوشش 2Lنگارنده در این مقاله ارائه تحلیلی اجمالی از این مکتب الهیاتی است.
خلاصه ماشینی:
"چون ذات خدا مطلق و نامتناهی است و نیل به آن برای احدی میسور نیست،عمده مباحث الهیات عرفانی پیرامون اسماء و صفات حق تعالی است.
کلیدواژگان الهیات عرفانی معرفت شهودی ذات حق اسماء صفات توحید ظهور تجلی وحدت کثرت خدا در عرفان موضوع علم عرفان نظری حق تعالی است و در این علم از صفات و افعال الهی تحقیق میشود.
پس با اینکه وجود واحد است،اما چون دارای شئون و مظاهر بسیار است نوعی کثرت ثانوی و فرعی نیز پذیرفته است و این کثرت با آن وحدت نه تنها ناسازگار نیست بلکه مقتضای آنست.
البته برخی عرفا همچون ابن عربی از باب وحدت ظاهر و مظهر اشکالی نمیبینند که این صفات بنحو حقیقی به خدا نسبت داده شود.
ابن عربی در فص نوحی فصوص الحکم در تبیین این مسئله به آیه زیر تمسک میکند: «لیس کمثله شیء و هو السمیع البصیر» 61آیه در عین تنزیه حق و نفی تشبیه،برای حق سمع و بصر ذکر میکند که صفاتی ایجابی هستند و به غیر خدا نیز نسبت داده میشوند.
الله بیک اعتبار علم است برای حق و اسم جامع است که بر ذات در مقام واحدیت دلالت دارد و جمیع اسماء و صفات حق در آن مندرج است.
در این نظام معرفتی حقیقت هستی و هستی حقیقی ذات حق تعالی است که اسماء و صفات بیشمار دارد و عالم نمایشگاه اسماء حق و هر موجودی مظهر اسم یا اسمائی از او و انسان کامل جلوهگاه تام همه اسماء حق به نحو اجمال است و بدینسان معرفت راستین همان علم الأسماء است."