چکیده:
راههای رسیدن به خدا فراوان است،چرا که«او»دارای کمالات و جهات بینهایت است.هر کسی هم راه و روشی دارد که از آن بسوی خداروی میآورد.ربانیین،صدیقین و سالکین از یک حقیقت سخن میگویند،منتها بزبانها، واژگان،براهین و دلایل مختلف. بلحاظ استحکام و اتقان،شریفترین همه براهین اثبات وجود خدا،برهانی است که در ان حد وسط،چیزی جز خود او نباشد و در نتیجه مقصد و مقصود یکی باشد،این همان راه و روش صدیقین است که با خود واجب بر واجب استدلال و استشهاد میکنند.ویژگی منحصر بفرد «برهان صدیقین»در اینست که در آن چیزی برای اثبات ذات واجب الوجود،واسطه قرار نگرفته است. اصطلاح برهان صدیقین را نخستین بار ابن سینا بکار برد،لیکن این صدر المتالهین(ره)بود که براساس مبانی و اصول حکمت متعالیه آنرا بنحو ابتکاری و بمحکمترین صورت تبیین نمود.تقریر و تبیین صدرا از جهاتی بر تقریر ابن سینا و دیگران امتیاز و برتری دارد. این برهان بعد از ملا صدرا بصورتهای گوناگون تقریر و ارائه شده،ولی بنظر نگارنده،بلحاظ مقدمات فلسفی تقریر حکیم سبزواری کوتاهترین طرح،و تقریر علامه 2Lطباطبایی بلحاظ نظر به واقعیت عینی و بینیاز بودن از مقدمات فلسفی،مستقیمترین است.تقاریر معروف به براهین اهل معرفت و کلام،دارای اشکالات صوری و محتوایند،و غالب مباحث اینها بازگشت به اصول، مبانی و نتایج بو علی و شیخ اشراق است.این تقاریر تحولی اساسی در ارائه برهان برای اثبات واجب الوجود ایجاد نکردند.بنابرین،تقریر خود صدر المتألهین رساترین،محکمترین و بیعیبترین برهان در اثبات وجود خدواند است. در این مقاله دو کار صورت گرفته است:1-مطالعه، تحقیق و بررسی تقاریر مختلف برهان صدیقین.2-مقایسه، تطبیق و نقد و بررسی آنها از جهت استحکام،رسا بودن و اثبات ذات واجب الوجود و صفات او.
خلاصه ماشینی:
"در این عبارت ملا صدرا اگر چه برهان ابن سینا را بعنوان دلیل و شاهد بر وجود خدا تأیید میکند،اما بنظر او منهج و راه صدیقین که منطبق با تقریر خود اوست شریفتر و محکمتر است.
در تقریر و بیان شیخ تکیه بر امکان موجودات است که یک صفت عقلی برای ماهیت آنهاست و از راه این صفت امکانی نیاز آنها به واجب الوجود اثبات شده است،بنابرین تکیه آن بر ماهیت و امکان ماهوی است،در حالی که تقریر ملا صدرا براساس اصالت وجود و واقعیت عینی است و از جهات دیگر نیز بر برهان بوعلی ترجیح و برتری دارد: 1-استدلال شیخ به وجود«موجود ما»،یا به مفهوم وجود است،در حالی که صدر المتألهین براساس حقیقت وجود،استدلال میکند؛از اینرو، نقد از برهان شیخ میگوید:«لان هناک یکون النظر الی حقیقة الوجود و هیهنا یکون النظر فی مفهوم الوجود»02.
راه دوم اثبات استلزم از طریق برهان مستقیم است؛ به این صورت که مقصود از وجود مرتبهیی از آن حقیقت وجود است؛اگر این مرتبه خود واجب الوجود باشد،مطلوب ما ثابت است؛اما اگر مفتقر و محتاج به غیر باشد،در این صورت مستلزم غنی بالذات است.
43 علامه طباطبایی در حاشیه اسفار53با عباراتی قریب به عبارات فوق برهان را تقریر نموده،اضافه میفرماید که اصل وجود واجب الوجود بالذات ضروری و بدیهی است و براهین اثبات خدا به آگاهی و علمی که انسان به آن دارد،تنبه میدهد و غفلتی که انسان نسبت به آن دارد میزداید."