چکیده:
تصوف یا عرفان اسلامی متعالی ترین و باشکوه ترین و پرجاذبه ترین جلوه فرهنگ اسلامی است که همواره الهام بخش و وحدت بخش مسلمانان بوده است. حقیقت عرفان ریشه در نهاد و فطرت الهی انسان دارد و ظهور آن درکلام و رفتار است که با فرهنگ پیوند می یابد. از این رو، هیچ دین یا فرهنگ دینی را نمی توان یافت که از گرایش های عرفانی تهی باشد. عرفان اسلامی، که ریشه در تعالیم بلند کتاب آسمانی و سنت دارد، در اصل، همان حقیقت و جوهره دین اسلام است. اساسی ترین مبانی عرفان اسلامی بر آیات الهی و تعالیم و آموزه های رسول اکرم و ائمه اطهار علیهم السلام مبتنی است و سلوک عملی پیامبر اسلام و اهل بیت گواه این حقیقت است.
در اواسط یا اواخر قرن دوم هجری بر گروهی از عارفان بغداد عنوان صوفی اطلاق شد و بعدها، تا چندین قرن، عنوان صوفی با عارف، و نیز تصوف با عرفان مترادف گشت. البته برخی از عارفان میان عرفان و تصوف تمایز قایل شده و مرتبه تصوف را دون مرتبه عرفان دانسته اند (قشیری، ص 476 و بعد؛ نسفی، ص 297).
در باره ریشه و معنای الفاظ تصوف وصوفی، و زمینه های پیدایش تصوف، آرا متعددی اظهار شده است. منابع و مآخذی را که به این مباحث پرداخته اند به سه دسته می توان تقسیم کرد: 1) منابع عرفانی، از جمله قوت القلوب ابوطالب مکی، التعرف لمذهب اهل التصوف ابوبکر کلابادی؛ اللمع فی التصوف ابونصر سراج طوسی؛ الرساله القشیریه ابوالقاسم قشیری، کشف المحجوب هجویری. 2) منابع و مآخذ غیر عرفانی متقدم، از جمله اساس البلاغه زمخشری؛ تحقیق ماللهند ابوریحان بیرونی؛ تلبیس ابلیس ابن جوزی؛ رساله الصوفیه و الفقرا ابن تیمیه؛ مقدمه ابن خلدون. ظاهرا یکی از نخستین منابعی که در آن لفظ صوفی یا صوفیه آمده البیان و التبیین جا حظ (وفات:255) است. 3) منابع و مآخذ معاصر که آنها را در دو گروه می توان جای داد: آثار عرفان پژوهان مسلمان؛ تحقیقات عرفان پژوهان غربی. از میان محققان ایرانی معاصر در زمینه تصوف و عرفان، دکتر قاسم غنی، استاد بدیع الزمان فروزانفر، استاد جلال همایی و دکتر عبدالحسین زرین کوب را باید نام برد. هم چنین، از معاصران مسلمان، عبدالرحمن بدوی صاحب تاریخ التصوف الاسلامی من البدایه حتی نهایه القرن الثانی یاد کردنی است...
خلاصه ماشینی:
"نویسنده فصل اول را با توصیفی از عرفان آغاز کرده، سپس، به اختصار، از زمینهها و علل پیدایش تصوف و نیز از نخستین کسی که صوفی خوانده شد سخن به میان آورده و، در ادامه، به بررسی اجمالی تاریخ تصوف پرداخته است.
نویسنده، در بحث اجمالی تاریخ تصوف، قرن به قرن پیش آمده و، ضمن گزارش اوضاع سیاسیـ اجتماعی هر عصر، به ذکر ویژگیهای تصوف و معرفی مهمترین آثار عرفانی و پرآوازهترین عارفان آن دوره(1) پرداخته و گاه نیز نظرگاههای برخی از عارفان را نقل کرده و، در پایان این فصل، به اجمال از برخی از سلسلههای صوفیه سخن گفته است.
منابع نویسنده در این مبحث التفتیش در مسلک صوفی و درویش تألیف ابوالفضل برقعی، تبصرة العوام فی معرفة مقامات الانام منسوب به سید مرتضی، و مبانی عرفان اسلامی تألیف سید محمدتقی _____________________________ 1 ) در معرفی عارفان قرن پنجم از ابن باکویه (وفات 428 یا 442) نیز یاد کرده و او را با باباکوهی یکی دانسته است که درست نمینماید (á زریاب خویی 1375، ج2، ص12-15)؛ همچنین، عارف دیگر این عصر شیخ ابوالقاسم کرگانی است نه گرگانی (á شمس 1373، ج6، ص175)."