چکیده:
این مقاله پس از این مقدمه موجز در مورد اهمیت و جایگاه حقوق و آزادیهای بنیادین بشر و لزوم پاسداری از این حقوق و آزادیها به سازوکارهای قانونی موجود در زمان استقلال بوسنی و هرزگوین در جهت حمایت از این حقوق و آزادیها میپردازد.اهمیت این موضوع از این جهت است که استقلال بوسنی و هرزگوین همزمان با آغاز جنگ در این کشور بود که پایمالشدگی گسترده حقوق و آزادیهای بنیادین را در پی داشت.نویسنده در ادامه به برخی موضوعهایی اشاره میکند که در اجرای کارکردهای یک نظام قضایی مبتنی بر قانون اساسی،در طول دوران جنگ و تهدید فوری به جنگ،برای حقوق و آزادیهای بنیادین دارای اهمیت است.
خلاصه ماشینی:
"حمایت از حقوق بشر و آزادیهای به رسمیت شناخته شده در یک قانون اساسی میباشند و در
بطور کلی،همه اشکال صلاحیت دادگاه قانون اساسی با کارکرد حمایت از حقوق بنیادی بشر در ارتباط است،بویژه در جایی که،به مانند خیلی از کشورها،شهروندان
حقوق بنیادین بیان شده در قانون اساسی است.
این امر وضعیتی را بوجود میآورد که در آن اعمال مخالف قانون اساسی و اسناد حقوق بین الملل،
اساسی فدراسیون بوسنی و هرزگوین هیأت قضایی ویژهای-دادگاه حقوق بشر-را جهت حمایت از
صلاحیت دادگاه حقوق بشر مربوط به هردو درخواست راجع به قانون اساسی یا دیگر مقررات
قانونی مربوط به حقوق بشر یا آزادیهای بنیادین یا همه اسنادی که در ضمیمه قانون اساسی
فدراسیون فهرست شده(اسنادی که برای حمایت از حقوق بشر،قدرت و اعتبار مقررات قانون اساسی
همچنین،حمایت مستقیم از آنها را توسط دادگاه قانون اساسی تدارک دیدهاند،اگرچه ممکن است به
بعضی دیگر،حمایت مزبور تنها به حقوق و آزادیهای بنیادین مذکور در قانون اساسی یا در یک
اعمال جامعه بین المللی دادگاههای قانون اساسی در زمینه مورد اشاره میتواند وجود داشته باشد.
مهمترین دلیل ممکن است این باشد که حتی یک ابتکار صرف(بازنگری قانون اساسی)ممکن
ممکن است از کشوری به کشور دیگر تفاوتهای خیلی زیادی در این زمینه وجود داشته باشد.
دیدگاه نظامهای دمکراتیک مبتنی بر قانون اساسی این است که درحالیکه حقوق و آزادیهای
استثناهایی،پیش از همه،به حقوق و آزادیهای ایجاد شده براساس قانون اساسی ارتباط پیدا میکنند
دارد،موضوعی که در ارتباط با حمایت از حقوق و آزادیهای مبتنی بر قانون اساسی توجه خاصی را"