چکیده:
یکی از مباحث مهم در تاریخ کلام و فلسفه در فرهنگ اسلامی و غرب این بوده که آیا عقل قادر به پاسخگویی به تمام مسائل و معارف بشری است یا نه؟ ملاصدرا میراثدار حکمت مشاء و اشراق،و عرفان اسلامی،و بنیانگذار حکمت متعالیه عقل را سلاح قدرتمندی برای باز کردن گرههای بسیاری از مجهولات معرفت بشری و الهی میداند.اما از محدودیت آن نیز غافل نبوده است.هر چند بیشتر محققان بر این باورند که ملاصدرا عقل و ایمان را مکمل یکدیگر میداند، ولی نگارنده با توجه به آثار وی همچون اسفار،مفاتیحالغیب،شرح اصول کافی، شواهد الربوبیه،رسالهء سه اصل و....معتقد است ملاصدرا در مسائل مختلف از جمله نفس،اسماء و صفات خدا،اسرار و رموز جهان هستی،حقایق عالم هستی،معاد جسمانی و...قائل به محدودیت عقل است.در این جستار میکوشیم به این موارد بپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"1. اقسام عقل:نظری و عملی به نظر ملاصدرا در نفس انسانی دو قوه به نام قوهء علامه و قوهء فعاله وجود دارد که همان عقل نظری و عملی است و او در آثار مختلف خود به بیان تعریف در این دو عقل و اقسام و مراتب آنها پرداخته است؛از جمله: -در مبدأ و معاد میگوید:«انسان با قوهء عالمه ادراک تصورات و تصدیقات مینماید و آن را عقل نظری و قوهء نظریه مینامند و به وسیلهء قوهء عامله استنباط صناعات انسانیه میکند و قبیح و جمیل را در فعل و ترک میفهمد(چنانکه قوهء نظری حق و باطل را میفهمد)که آن را عقل عملی و قوهء عملیه میگویند.
در نهایت،میتوان نتیجه گرفت که ملاصدرا در جایجای بسیاری از کتب و آثارش، بارها این حقیقت را یادآور شده است که علم و معرفت راستین و واقعی و یقینی را باید از وحی و صاحبان آن-پیامبر(ص)و ائمه هدی(ع)-أخذ کرد و به آن ایمان آورد،(همان، ص 661 و 861؛همو،1891،ج 9،ص 971؛همو،2631،ص 41؛همو،1431،ص 812)نه به وسیلهء عقل بشری و فلاسفه و حکما؛چون بر طبق آنچه تاکنون گفته شد،تنها راه حق و حقیقت و درک و شناخت معارف حقه الاهی و برخی از مسائل مربوط به نفس،معاد جسمانی،معراج روحانی و جسمانی پیامبر،حشر و نشر و بعضی دیگر از معارف الاهی،تنها از طریق تمسک به وحی و ریسمان نبوت و ولایت و استناره از نور آنها ممکن است."