خلاصه ماشینی:
"*** من پاسدار میهنم و مرگ دشمنم سرباز انقلابیام و مرد آهنم آزادی و نجات وطن شد شعار من آنکس که خون خصم بریزد،همان منم بر شانهام تفنگ و بدل شور انقلاب روح بلند رزم دمیدند در تنم آن مرد شیر پنجهء خشم و شجاعتم کز سینه،قلب دشمن ایمان،برون کنم دشمن شد از شنیدن نامم در اضطراب من عسکر دلیر و فدارکار و مؤمنم در کوه و درهها و بیابان،گذار من باشد فراز قلهء پر برف مسکنم در زیر آسمان کبود و هوای یخ بر صخرههای سخت بود خواب کردنم ار چشم خائنین وطن خواب رفته است شام و سحر،برای تباهی،یورش زنم بهتر مراشناس منم انقلابگر در راه سرنگونی این قشر خائنم قرآن بود محرک اصلی روح من بیباک در مبارزه از مرگ و مردنم با صبر و پایداری و روح پر از امید این بار جان گذار،کشانم به گردنم آن روز میرسد که در این عزم آهنین پیروزی بزرگ بیاید به میهنم"