خلاصه ماشینی:
"اصل"نودویکم"قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،در خصوص تأسیس نهاد شورای نگهبان،چنین بیان داشته است:«به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها شورایی به نام"شورای نگهبان"با ترکیب زیر تشکیل میگردد: 1-شش نفر از فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز،انتخاب این عده با مقام رهبری است.
افراد و گروههای مختلف،هریک برداشتهای متفاوتی از واژه نظارت داشتند،لذا در نهایت،سال (1370)،رئیس هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات که خود نیز از اعضای شورای نگهبان بود،در این خصوص کتبا نظریه شورای نگهبان را جویا شد و خطاب به ایشان نوشت: «چون در مسأله نحوه نظارت شورای نگهبان،بحث و نظر زیاد است و نوع کارهایی که توسط شورای نگهبان انجام میگیرد،میگویند دخالت در انتخابات است،لهذا تفسیر کنید که این نظارت چه نوع نظارتی است؟» شورای نگهبان نیز در پاسخ به این استعلام،در خردادماه(1370)چنین مرقوم داشت: نظارت مذکور در اصل 99 قانون اساسی استصوابی است و شامل تمام مراحل انتخابات از جمله تأیید و رد صلاحیت کاندیداها میشود».
در پاسخ به این نظریه باید گفت: بیتردید،اصل نظارت بر انتخابات،امری است بدیهی،ضروری و لازمالاجرا،که در همه نظامهای حکومتی دنیا؛پذیرفته شده است چنانچه در هیچ نظامی،انتخابات بدون نظارت قانونی مقامات ذیصلاح، اعتبار و رسمیت نمییابد چراکه نظارت بر انتخابات نهتنها منافاتی با حقوق مردم ندارد بلکه صرفا عاملی مقتدر در جهت حفظ حقوق آنهاست و ضامن حفظ مصونیت این روند از خطر تهدید توطئههای معارض با شاخصهای سیاسی مصوب در قانون اساسی کشور است؛ برای مثال میتوان نفوذ افراد ناصالح، تقلب در انتخابات،کسب آرای مردم به وسیله زروزور و..."