چکیده:
در تبیین مسائل قومی در ایران غالبا روابط میان
اعضای گروههای قومی با اعضای جامعه بزرگتر نادیده گرفته میشود و بر نقش فرایندها
و ساختارهای کلان و نیز سوءاستفاده خارجی و نخبگان قومی از تفاوتهای قومی تأکید
میشود.تحقیق حاضر تلاشی است برای فهم روابط قومی از منظر تجربههای روزمره مردم و
سازوکارهایی که از طریق آن، هویتهای جمعی و مرزهای قومی در روابط میان«خود»
و«دیگری»و در پرتو مناسبات قدرت شکل میگیرند.برای این منظور نویسنده ضمن اشاره به دیدگاههای کلان موجود در این زمینه و نقد و
بررسی آنها به ضرورت طرح و مبنا قرار دادن رویکردی جایگزین اشاره دارد که ترکیبی از
دو رویکرد«رابطهای»و«برساختهگرا»است.در مقاله استدلال میشود که تنوع قومی در
ایران همچنان ماندگار خواهد بود و تفاوتهای قومی میتوانند تحت شرایط خاصی در خدمت
بسیج احساسات گروهی و خلق هویتهای واگرا قرار گیرند. آگاهی به شرایط و عواملی که
سبب تنش در روابط قومی در ایران میشوند، میتواند به اتخاذ راهکارهای اجرایی بهتر
و مؤثرتر مدد رساند.
خلاصه ماشینی:
"اگرچه نمیتوان منکر شد که برخی تنشها در مناطق اقلیتهای قومی بهطور مشخص ریشه در تحریکات نخبگان قومی یا گروههای سیاسی قومی یا حتی تحریکات خارجی دارد، اما نکتهای که باید در نظر داشت، این است که اولا، اوجگیری احساسات قومی در همه موارد ناشی از فعالیتهای چنین کارگزارانی نیست و ثانیا، بدون وجود میزانی از زمینههای نارضایتی در میان اعضای گروه قومی، افراد یا گروههای مذکور از اقبال چندانی برای تحریک احساسات قومی برخوردار نخواهند بود.
باید توجه داشت که تبیین مذکور نیز محدودیتهای خود را دارد؛اولا، برخی از اقوام ایرانی هم در قدرت سیاسی ملی سهم دارند و هم در ساختار قدرت محلی حضور دارند، اما چنان نیست که حتما روابط قومی در مورد آنان عاری از مشکل باشد؛ ثانیا، همانطور که تجربه برخی کشورها نشان داده است، سهیم کردن گروههای اقلیت در قدرت الزاما راه حل مشکلات ناشی از وجود مرزهای قومی در میان جمعیت تحت حاکمیت یک دولت ملی نیست؛بهویژه در مضمون یک کشور در حال توسعه.
هم شواهد تاریخی در ایران و هم اظهارات افرادی که مصاحبه شدند، مؤید این فرضیه است که اعضای گروه قومی در صورت احساس تهدید یا خطر از بیرون رو به درون گروه خودی میآورند و بر مرزهای هویتی میان خود و دیگران بیش از پیش تأکید میورزند؛برای مثال، در بلوچستان چند رویداد مهم تاریخی به عنوان عوامل تهدید هویت قومی تلقی شد و زمینهساز تنش و درگیری با دولت مرکزی شد؛یکی از این رویدادها جریانات مربوط به دستگیری دوست محمد خان بارک زهی در ایرانشهر و دین محمد سردار زهی در چابهار توسط دولت رضا خان بود."