چکیده:
مقاله به بررسی دیدگاه محییالدین ابنعربی در زمینه تجربه دینی و تجربه عرفانی پرداخته است. وی در این بررسی، ادعاهایی را به عنوان «اعتقاد» و «نظرگاه» او مطرح کرده است که جای بسی تأمل و انتقاد دارد. در این راستا، بیان تطبیقی این نظریه بین وی و نظریهپردازان غربی، خالی از اشکال نیست.
خلاصه ماشینی:
"اضطراب اندیشه و قلم نویسنده در این است که در جایی «برای خیال اقسامی» را از ابنعربی ذکر میکند و در جای دیگر همان اقسام را «معانی خیال» نزد ابن عربی بیان کرده است؛ درحالیکه چهار مطلب مذکور نه اقسام خیال است و نه معانی خیال؛ بلکه هر کدام توصیفی برای مرتبهای از اتصال به عالم مثال و فوق آن عالم میباشد.
(5) این وجود در مبانی ابنعربی در شرایطی خیال اندر خیال است که بهطور مستقل و قائم به نفس لحاظ شود (6) و در غیراین صورت عالم در آموزههای توحیدی ابنعربی، از حیث اسماء الاهی، وجودی الاهی دارد و این عین همان مبنایی است که وی در ادامه مطلب مزبور ذکر کرده است (7) و با کمال تأسف نویسنده محترم با عدم توجه و ذکر آن دچار مغالطه و اشتباه شده است.
پس ادعای نویسنده مبنی بر معیار تشخیص مکاشفه رحمانی از شیطانی بودن علامت مزبور، فقط برخاسته از ذوق ایشان بوده و مبنایی در مکتب عرفانی ابنعربی ندارد؛ چنانکه خود وی نیز هیچ منبعی برای این مطلب ارائه نکرده و تنها خواسته است با بیان مطلبی در مورد جن به گمان خویش سخن خود را تأیید کند؛ درحالیکه کمترین ارتباطی به مسئله ندارد.
14ـ نتیجهگیری: با توجه به نقد و بررسی و حرج و تعدیل سخنان نویسنده محترم درباره آرا و عقاید ابنعربی، روشن میشود که ارائه دهندگان نظریه تجربه دینی در رهگذر مکتب عرفانی ابنعربی، در بسیاری از مسائل به اشتباه رفتهاند و مبانی ابنعربی نه تنها آنها و مباحثشان را بهطور کلی تأیید نمیکند، بلکه رهیافت محییالدین از تجربه دینی و عرفانی بسیار متعالیتر از بافتههای آنهاست و این تجربه با نظریه کشف ابنعربی قابل تبیین و توجیه است که خیال بخش ناچیزی از آن به شمار میرود."