خلاصه ماشینی:
"بنابراین، در مفهوم دعوت، یک درخواست نهفته است، درخواستی که باید به علم و آگاهی برای انسان فهم شود.
نحل، 16: 97 خدا این است که از ذات او در قبال موجودی همچون انسان که تطور وجودی او بر پایه اعمال ارادی و در نتیجه علم حصولی وی شکل میگیرد، فعل دعوت صادر میشود.
ولی در دنیای امروز چنین ادعا میشود که هر کس کاری به دیگران نداشته باشد و از تأثیرگزاری بر روی دیگران بیشتر احتراز جوید، فردی فرهیخته است و این کار، تنها برای حفظ آزادیهای شخصی افراد جامعه یا حفظ قانون ضرورت دارد که همان ادب بورژوایی (لیبرالی) است: «عقیده هر کس برای خودش محترم است و باید اجازه داد هر کس همانگونه که هست، باشد».
پس چرا به اسم حفظ حرمت انسانها، از دعوت کردن انسان به سوی پاکی و صفا سرباز زنیم و اجازه دهیم تا خرخره در لجنزارها فرو روند؟ تن دادن به ادب لیبرالی و اجتناب از دعوت دیگران، توهمی است که نه عقل بر آن صحه میگذارد و نه دین آن را میپسندد."