خلاصه ماشینی:
"به اعتقاد من تشیع ایران در چهار یا پنج مرحله از تشیع عراقی و عربی، تأثیر پذیرفته است.
مرحله سوم، تأثیرگذاری تشیع حله روی ایران در قرن هفتم هجری است.
چرا تشیع در ایران پا میگیرد و میماند، ولی اسماعیلیه شمال آفریقا را میگیرند؟ سیاستهای فرهنگی و اجتماعی بسیار مؤثر است.
اشکال کار اینجاست که تریبونها در اختیار هم اینان است و دین مردم را هم اینان شکل میدهند؟ این مهم است که ما به مردم تفهیم کنیم که باید مرجعیت را مبنا قرار دهند.
اگر قرار بود تاریخ بگویند که دیگر نباید این همه آواز بخوانند.
پس مبارزه با تحریفات عاشورا چه میشود؟ اگر این روند به وهن ائمه منتهی شود باید جلوی آن را بگیریم، اما خلط کردن حوزه هنر یا سخنرانی و درس تاریخ اشتباه است.
واقعا ظلمی که در کربلا به امام حسین علیهالسلام شد هزار برابر بیشتر از ظلمی است که به مسیح شده است، ولی شما آن هنر را ندارید."