چکیده:
گسترش اطلاعات دیجیتالی مسائلی را در ارتباط با سازگاری نظامهای سنتی بازنمودن دانش به وجود آورده است.محیط نوین اطلاعاتی به منظور بازنمودن هوشمند دانش به نظامی انعطافپذیرتر نیاز دارد.هستیشناسی به عنوان حوزهای مهم و در حال رشد در هوش مصنوعی،عمدتا به سبب تواناییهایی منحصر به فردش در تعریف واضح معانی و روابط و نیز بیان آنها به زبانی ماشینفهم،به عنوان راهحل این مسائل مورد توجه قرار گرفته است.هستیشناسی نقش مهمی را در دسترس دانشمحور و میانکنشپذیری نحوی و معنایی،ایفا میکند و همچنین به عنوان ستون فقرات نسل آتی وب-وبمعنایی-عمل مینماید.ابزارهای سنتی بازنمودن دانش نظیر طراحهای ردهبندی و اصطلاحنامهها از آن جهت که مفاهیم و روابط را به شیوهای نظاممند تعریف میکنند،شبیه هستیشناسیها به نظر میآیند اما سطح گویایی آنها از حیث ماشینخوان بودن قابل مقایسه با هستیشناسی نیست.
این مقاله مقدمهای است بر هستیشناسی.پس از پرداختن به هستیشناسی در حوزهء فلسفه،مفاهیم و تعاریف آن را در حوزه هوش مصنوعی مورد بررسی قرار میدهد.مسائل مربوط به یکپارچهسازی، قابلیت استفاده مجدد،و تکامل هستیشناسیها که از مهمترین موضوعات هستیشناسی هستند مورد توجه قرار میگیرند.و در نهایت،شباهتها و تفاوتهای هستیشناسی در دو حوزه فلسفه و هوش مصنوعی در کنار ارزش افزوده آن در مقام مقایسه با طرحهای ردهبندی و اصطلاحنامهها از دیگر مباحث بررسی شده هستند.
خلاصه ماشینی:
"حال سؤال این است که دانش چگونه به شکل بازنمونی قوی پدیدار میگردد.
روانشناسی است که هستیشناسی از آنها نیز جدا میشود.
3)هدف هستیشناسی فلسفی توصیف عینی حوزههای اشیاء است.
نظریههای مورد اشاره قرار میگیرد؟پاسخ کوتاه این است که هستیشناسیها اساسا در
اشیاء(مفاهیم)و روابط میان آنها در حوزهای نعین از دانش است.
مفاهیم مرتبط در حوزهای خاص و نیز رابطه میان آنها ناشی میگردد(دینگ و فو3،
حوزهء خاص وجود دارند و نیز روابط میان آنها را مفهومسازی میداند،که به آن جهان
یکی از این موارد نوع نگرش در باب چگونگی رابطه میان مفاهیم است.
توصیف معنای تمامی روابط محتمل میان اشیاء موجود در حوزه است.
هستیشناسی در هوش مصنوعی با مسائلی روبهرو است که مهمترین آنها را
هستیشناسی ممکن است مفاهیم عام یا خاص را در برگیرد.
این هستیشناسی به وسیلهء هستیشناسیهای صنعتی مورد استفاده"مجدد"قرار گیرد و
مشترک Chair هستند نیز این اصطلاح را عضوی از ردههای تعریف شده در هستیشناسی
هدف همهء این یکپارچهسازیها،میانکنشپذیری نظامهای اطلاعاتی مختلفی است که
واژهء یکپارچهسازی در حوزهء هستیشناسی با معانی مختلفی به کار رفته است.
در این مثال، OB یک هستیشناسی مربوط به زیستشناسی است و r1 منبعی است
یک منبع نیز از این اصطلاح استفاده کرده است.
اندازهای مبین تفاوت میان هستیشناسی در فلسفه و هوش مصنوعی است.
اما،به این نکته که در عمل نیز هستیشناسی نظامهای اطلاعاتی متکی بر حقیقت
این وب که میتوان آن را"وب آگاه"5نیز نامید هدفش اطلاعاتی است که معنای
تعداد و نوع این روابط براساس نیازهای خاص متغیر است."