چکیده:
مدیریت دانش را به دلیل طبیعت میان رشتهایش نمیتوان به رشته با حرفهای خاص منتسب دانست.تعبیر و درک متفاوت گروههای مختلف از این عنصر نوظهور همراه با وسعت دامنه و تنوع در به کارگیری سیاستهای آن در سازمانها و محیطهای کاری مختلف. منجر به اتخاذ شیوههای آموزشی از سوی مدارس و گروههای درگیر گردیده و آنها را از اجماع بر شیوهای واحد ناتوان ساخته است.این مسئله هم چنین به ایجاد فضایی رقابتی در بازار کار دامن زده و لزوم برخورداری از آموزشهای مناسب را حدت بخشیده است.مقالهء حاضر مروری بر توانمندیهای و نیازمندیهای مختلف کتابداران در این حوزه است و نحوهء عمل آموزشکاران کتابداری را در این وادی به تصویر میکشد.
خلاصه ماشینی:
"مدیریت دانش تنها اصطلاحی نو برای همان چیزی است که کتابداران از دیرباز به آن
این درحالی است که بسیاری دیگر به استقبال مدیریت دانش رفته و
اینرو،در هستهء بحث مدیریت دانش در علوم کتابداری و اطلاعرسانی این باور وجود
دارد که چون سازماندهی دانش قلمرو محکم کتابداران بوده،آنان نه تنها لازم است به آن
متخصصان کتابداری و اطلاعرسانی در مدیریت دانش باید مورد مداقه قرار دهند
ریردن2(8991)نیز مدیریت دانش را به عنوان رشتهای قلمداد میکند که علوم کتابداری و
مهارتهای لازم در مدیریت دانش پرداخته و بر شایستگی کتابداران در این حوزه صحه
فردی را برای آنها در عرصهء مدیریت دانش فراهم آورده است و روحیهء تعاون در میان
پستهای مدیریت دانش قبلا توسط متخصصان سایر حرفهها اشغال شده است.
شغلی مدیریت دانش برشمرده،معتقد است که دانشجویان کتابداری عموما این توانایی
تصوری که کتابداران از نقش خودشان در سازمان و مدیریت اطلاعات دارند نیز از
اهمیت به کارگیری تدابیر مدیریت دانش در همگامسازی آنها با این اهداف ایمان داشته
پرواضح است که مدیریت دانش در خلال یک دههء گذشته نه تنها بر خودباوری
آموزشهای دانش-مدار در کتابداری نه تنها لازم است به تغییر دیدگاه کارفرمایان و ایجاد خودباوری در میان اعضای حرفه رونق بخشد،همچنین میتواند صورت برتری از
نکتهء قابل توجه دیگر در زمینهء آموزش مدیریت دانش این است که با وجود گذشت
برنامههای آموزشی مدیریت دانش در سطح لیسانس را ناچیز(تنها چهار مورد از کل 97
آموزشی مدیریت دانش در کتابداری تاکنون توصیههای متفاوتی به عمل آمده است.
برخی نیز مانند ساتن معتقدند که آموزش مدیریت دانش در آینده راه خود را از"