چکیده:
مخالفان صوفیه مدعیاند که پیشوایان دینی،این گروه را تخطئه کردهاند و در تأیید این مدعا روایاتی را برمیشمرند.پیش از این(در شماره 44 همین نشریه)روایات منسوب به پیامبر گرامی اسلام(ص)در این زمینه بررسی شد؛طبق وعده قبلی،در نوشتار حاضر روایات منسوب به ائمه(ع)در نقد تصوف و صوفیه به لحاظ اعتبار سندی و محتوایی بررسی میشود.در نوشتار حاضر تأکید بر منابع شیعی و روایات موجود در این منابع است و روایاتی مد نظر قرار خواهند گرفت که به نحوی به کلیت تصوف و صوفیه ناظرند و به طور کلی به تخطئه و رد ان میپردازند و روایاتی که به افراد خاصی از این گروه نظر دارند بررسی نخواهند شد.این نوشتار در صدد است نشان دهد خاستگاه، منزلت و جایگاه تصوف به لحاظ روایی،آن چیزی نیست که نگاه ابتدایی و غیر محققانه به ما میدهد.روشن است که بررسی روایات ناظر به نقد این گروه،به معنای نادیده گرفتن نقدهای ناظر به انحرافات،متاعفروشیها و عوامفریبیهای برخی فرقههای صوفیه(که شاید بتوان مشابه آن را در دیگر گروههای اسلامی نیز سراغ گرفت)و دیگر مدعیان دروغین نیست؛همانگونه که تعمیم کژیها و خطاهای این گروهاند که به همهء صوفیه نیز به دور از صواب است.
خلاصه ماشینی:
"طبق این گفته دیگر علمای شیعه،غیر ابن حمزه،نیز این روایت را نقل کردهاند؛بنابراین باید این روایت دست کم در یک اثر غیر از حدیقة الشیعة نیز موجود باشد؛اما تا جایی که آثار گذشتگان (اعم از آنانی که قبل از مرحوم اردبیلی بودهاند و معاصران وی)در دسترس است،این روایت در هیچ کتابی دیده نشده و کسی چه در آن زمان و چه قبل و بعد از آن زمان ادعا نکرده که این روایت را در جای دیگری دیده است.
4. روایت ابن ابی الخطاب در حدیقة الشیعة روایتی با این سند و مضمون نقل شده است:«ابن حمزه و سید مرتضی رازی از شیخ مفید به واسطهای نقل کردهاند که او به سند خود از محمد بن الحسین بن ابی الخطاب،که از خواص اصحاب چند امام معصوم است،چنین نقل کرده است: با امام دهم حضرت امام هادی(ع)در مسجد پیغمبر بودم که جماعتی از صوفیه وارد مسجد شدند و رفتند در گوشه دیگری دور هم نشستند و به ذکر و تهلیل شروع کردند.
نقل روایات از این کتابها نیز به همین اعتماد صورت گرفته است و نویسنده حدیقة الشیعة به اعتبار آنکه سید مرتضی بن داعی یکی از علمای بزرگ امامیه است،نقل روایات را به وی نسبت داده است؛در حالی که نویسندهء اصلی کتاب یعنی جمال الدین مرتضی أبی عبد الله محمد بن الحسین بن الحسن رازی چندان شناخته شده نیست.
دربارهء منبع روایت نیز قبل از این گفته شد که نویسنده کتابهای الفصول و تبصره(مرتضی محمد بن الحسین رازی)،فرد مجهولی است که جز از راه آثارش شناخته نمیشود و اینکه در نقل روایت از چه کسی و یا کسانی نقل میکند و آنان خود به چه میزان قابل اعتمادند،سؤلاتیاند که پاسخ روشنی برای آنها نمیتوان یافت."