چکیده:
بنا به ادعای نویسندهء کتاب رابطهء نفس و بدن از نظر ملا صدرا1-که از اندک نوشتههای جدید دربارهء رابطهء نفس و بدن است-تبیین فلسفی ملا صدرا از رابطهء نفس و بدن،بدیعترین نظریه در میان نظریههای فیلسوفان مسلمان و غربی است.اما در مراجعه به کتاب شاهد هیچ گونه بدیع بودن و تازگی در این نظریه نیستیم؛و در تحلیل و تبیین نظریه ملا صدرا تناقضات و ابهاماتی به چشم میخورد که در خور تأملاند.این تناقضات و ابهامات از درک نادرست مؤلف از آراء ملا صدرا-در بخشهای مختلف علم النفس-سرچشمه گرفته است؛برخی از این ابهامها و اشتباهها از تصور اشتباه مؤلف کتاب از«بدن»و«نفس»در نظر ملاصدار ناشی شده است؛و برخی دیگر ناشی از تحلیل و گاه ترجمهء نادرست عبارات ملا صدرا است. مشکلاتی از این دست،سبب شده تا کتاب مذکور نتواند چندان از پس تحلیل تبیین فلسفی ملا صدرا از رابطهء نفس و بدن برآید.
خلاصه ماشینی:
"و به عبارتی آیا بدن میتواند غیر محسوس هم باشد؟به نظر میرسد مؤلف کتاب قبول دارد که بدن محسوس در مقابل بدن نامحسوس است و«محسوس»در کلام ملا صدرا قید احترازی است؛چرا که قبل از تعریف بدن محسوس میگوید:آنگاه که نفس با بدن ارتباط برقرار کرد ما دارای بدن هستیم؛چرا که بدن از آن جهت که مستعد نفس است،ممتنع است که وجود داشته باشد،در حالی که نفس وجود ندارد(پهلوانیان،7831،ص 721).
این اشتباه مؤلف کتاب آنگاه غلطاندازتر میشود که در ادامه نشئهء دیگری را نیز برای نفس و در مقابل این نشئه میسازد و میگوید: اما برای نفس با در نظر گرفتن جهت غنا و کمال آن،نشئه دیگری نیز قابل تصور است و آن زمانی است که نفس با علم و عمل،کامل شده و وجودات عقلی به نوعی تحت حکومت و اطاعت او درخواهند آمد و در آن صورت محال است که نفس به ماده بدن تعلق بگیرد(پهلوانیان،7831،ص 831).
فقط دو نکته از این بررسی باقی میماند،یکی اینکه این مرتبهء دوم از نفس که وجود تعلقی به ماده ندارد فقط نشئهء عقلانی نفس نیست،بلکه نشئهء تجرد برزخی نفس نیز هست که ملا صدرا با «غیره»در عبارت مذکور به آن اشاره کرده است؛زیرا بنابر نظر وی،نفس مجرد مثالی نیز بعد از مرگ به ماده بدن تعلق ندارد و با از میان رفتن بدن باقی میماند."