چکیده:
این مقاله نگاهی است گذرا و درآمدی بر«مؤلفههای مانایی دین در نهضت عاشورا»،که در سه بخش به تحلیل و تبیین این موضوع خواهد پرداخت. فرض ما در این نوشتار بر این است که نهضت عاشورا با داشتن این سه مؤلفه که عبارتند از:جهاد،شهادت و پیام،رمزوراز جاودانگی دین را با خود به همراه دارد. جهاد در بینش دینی،برای دفاع از کرامت انسان واجب گردیده است.از این رو،بر اصولی استوار گشته که همهی آن اصول بر مدار حق و حقیقت و عدالت میچرخد و با این میزان ارزیابی میشود.همچنانکه شهادت در اسلام،گزینش مرگ سرخ همراه با شناخت و آگاهی،و بر مبنای آزادی و اختیار در مبارزه علیه موانع تکامل و هدایت انسانهاست،که مجاهد با منطق و شعور و بیداری،آن را برمیگزیند. پیامی که از جهاد و شهادت به دیگر عصرها و نسلها منتقل میشود،درس بصیرت،مقاومت و آزادمردی است.دینی که با برخورداری از اصول و مبانی و اهداف عالی و دفاع از کرامت انسانی داعیهی جهانی بودن خود از طریق نشستن بر دلها و خاضع نمودن عقلها را دارد؛و در پی آن است تا افقی تازه و نو را فراروی بشریت باز کند،تا همگان را به سعادت و کمال انسانی برساند؛بدیهی است مؤلفههایی را برای مانایی و ماندگاری آن در نظر گرفته تا آن را از گردباد حوادث و آسیبهای زمانه حفظ نماید.
خلاصه ماشینی:
"این بینش متعالی و انسانی در سنت نبوی،به هنگام بسیج نیرو و اعزام آنها به جهاد،به این صورت از امام صادق علیه السلام بیان شده است که وقتی پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و اله سپاهی را به جهاد میفرستاد،آنها را میطلبید،سپس در برابر خود مینشاند و چنین میفرمود:حرکت کنید به نام خدا و با استعانت از او و در راه خدا و آیین پیامبرش،کینهورزی و خیانت به دشمن نکنید و او را مثله ننمایید، حیله به خرج ندهید،پیر و بچه و زن را نکشید،درختی را قطع نکنید،مگر اینکه چارهای نداشته باشید،اگر یکی از افراد سطح پایین یا مقامات بالای لشکر اسلام، به یکی از سربازان دشمن امان داد،او در پناه اسلام قرار میگیرد،تا اینکه کلام خدا را بشنود؛حال اگر به تبعیت دین اسلام درآمد،برادر دینی شما میشود و اگر خودداری کرد،او را به محل امن خود برسانید و فقط از خدا کمک بجویید(حر عاملی،5931 هـ،ج 2،424).
زینب کبری علیها السلام هنگامی که در برابر ابن زیاد در دار الاماره کوفه قرار میگیرد و ابن زیاد از سر نخوت و غرور خطاب به آن بانوی بزرگوار میگوید:دیدی خدا با خانوادهی شما چه کرد؟زینب کبری،با توجه به باور به این حقیقت که رمز و راز ماندگاری دین در پی جهاد و شهادت برادرش حسین بن علی علیه السلام است و اگر این جهاد و شهادت اتفاق نمیافتاد،بساط دین از جامعه برچیده میشد، میفرماید:هؤلاء قوم کتب الله علیهم القتل فبرزوا الی مضاجعهم(همان، 4041 هـ،ج 44،511)."