چکیده:
زیرا تعمق و تأمل در زندگی فردی معصومین علیهم السلام،تفکر و اندیشه نمودن در«هدایت و تربیت الهی»بر انسان است که خدای سبحان خواسهت تا امامان معصوم علیهم السلام تجسم زنده و نمونهی عالی خلیفة اللهی بر روی زمین باشند. زیرا شخصیت انسان کامل در وجود آنان تجلی و تجسم یافته است. انسان کامل که با آگاهی و اراده،صبر و بردباری،استقامت و پایداری، عصمت و تقوا و پرهیزکاری با«دنیا»برخورد کرده و«دنیا»نیز با تمام جنبههای منفی آن و نیز مشکلات و گرفتاریهای آن با آنان برخورد داشته است،اما درعینحال دنیا مقهور ارادهی این انسانهای الهی شده و در نتیجه دین به سبب عصمت و پاکی،زهد و ورع،علم و دانش بیپایان،شجاعت و شهامت وصفناپذیر،تواضع و فروتنی و دیگرخواهی و صبر و استقامت آنان پایدار مانده است.این نوشتار در پی آن است تا به بررسی و ویژگیهای فردی و شخصیتی امامان معصوم علیهم السلام،و تأثیر آن در ماندگاری و تثبیت دین بپردازد. سخن از اخلاق فردی و شیوه و منش الهی-انسانی انسانهایی برگزیده شده توسط آفریدگار این عالم،سخن از اسوهها و الگوهایی است که بیتردید تأمل و تعمق و ژرفنگری در زندگی آنان رمز ماندگاری دین و دیانت را به خوبی آشکار می سازد.
خلاصه ماشینی:
"لذا میبینیم از یکسو به همهی تلاشهایی که معاویه و سایر بوسفیانیان و مروانیان و دشنامهای صریحی که بر منابر،بر علی و فرزندان معصوماش علیهم السلام روا میدانستند و تا جایی که حتی ابن زبیر از فرستادن درود بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله امتناع داشت که مبادا به سود اهل بیت علیهم السلام او تمام شود،و از دیگر سو،درگیریهای سیاسی و طرز تفکر مادیگرایانهی شدیدی که دامنگیر دستگاه حاکمان جور شده بود،سبب بیخبری و غفلت از اصل دین گردیده بود،و همانگونه که دکتر علی حسن مینویسد: در دوران بنی امیه که به امور دینی توجه چندان نمیشد مردم نسبت به فقه و مسائل دینی آگاهی نداشتند و چیزی از آن نمیفهمیدند(ر.
مقدمه را با توصیفی که ابن ابی الحدید در رابطه با شخصیت ممتاز معصومین علیهم السلام و نقش آنان در ماندگاری دین بیان نموده است به پایان میبریم: هیچیک از افراد این امت را نشاید که با اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و اله مقایسه شود و هرگز انسانی که ریزهخواران نعمت این خاندان هستند،با آنها برابر نخواهند بود؛ آنها اساس دین و ستون یقین هستند؛تندرو به سوی آنها بازگردد و واماندگان از راه به آنها ملحق شوند؛سرپرستی و ولایت این امت،خاص اینها و وصیت و جانشینی و ورائت در میان آنهاست(ابن ابی الحدید،3831 هـ،ج 1،03).
بقا و پایداری اسلام،توسعه و گسترش آن در جهان،آشنا ساختن امت به معارف و اصول و فروع اسلام،حفظ عظمت اسلام در نزد دانشمندان یهود و نصاری که دستهدسته از اطراف برای تحقیق از این آئین نوظهور،رو به مدینه میآوردند،برای علی علیه السلام هدف اساسی بود،و تا آنجا که راه به روی امام باز بود و دستگاه خلافت،مزاحم وی نبود و احیانا دست نیاز به سوی او دراز میکرد،از رهبری و راهنمایی نهتنها مضایقه نداشت،بلکه استقبال مینمود (آملی،2831،ج 3،661)."