چکیده:
اسلام بدون افراط و تفریط و با تکیه بر 2 اصل واقع نگری و هدفمندی، نظام حقوقی خاصی
را برای ثبات خانواده و حفظ حقوق زن وضع کرده است. در نظام حقوقی اسلام با توجه به
اشتراکات تفاوتهای زن و مرد، تلاش شده است تا حدی که ممکن است ضمن حفظ نهاد
خانواده، از حقوق زنان دفاع شود و در این راه کوشیده است تا بین دو اصل ثبات
خانواده و وابستگی زوجین به هم و اصل استقلال و حفظ شخصیت و حقوق زن ارتباط برقرار
کند، لذا در این نظام در مواردی که استقلال زوجین آسیبی به ثبات خانواده وارد نکند،
به آنان استقلال داده شده است و هر یک میتوانند مستقلا حقوق خود را استیفاء
نمایند. حق مالکیت، حق انتخاب همسرو حق فعالیتهای سیاسی یا حقوق سیاسی از جمله
حقوقی است که زوجه مستقلا میتواند آن را استیفاء نماید ولی در اموری مانند اداره
خانواده، زن را تابع مرد قرار داده است.
در این مقاله سعی بر این بوده تا به بررسی دیدگاههای مختلف در خصوص ضرورت مدیر برای
خانواده و نیز ادارة آن توسط مرد و نیز آثار آن بر طبق قواعد و اصول فقهی حقوقی
اسلام پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
"از مجموع آنچه از مفسرین و مترجمین نقل شده با توجه به تفاوت مراتب علمی آنان نظریات به چند گونه قابل تقسیم است: الف ـ جمیع مفسران شیعه و سنی واژه قوام را به کار سازان، امیر، رئیس، مدیر شئون، مسلط بر تادیب، حافظ، عهده دار اصلاح و تدبیر، آمر و ناهی و سیاستگذاران و حاکمان تفسیر نمودهاند و نوعا این ریاست را به حکمفرمایی حاکم بر رعیت تشبیه نموده و قیمومت را فراگیر دانسته و مخصوص نهاد خانواده ندانسته و در آن منحصر نکردهاند.
)، برتریهاییکه خداوند نسبت به بعضی از شما بر بعضی دیگر داده آرزو نکنید (این تفاوتهای طبیعی و حقوقی برای نظام اجتماعی شما براساس عدالت است، فضل تکوینی)، مردان بهره از آنچه به دست می آورند دارند و زنان هم نصیبی از آنچه به دست می آورند (و نباید حقوق هیچیک پایمال گردد) و از فضل خداوند درخواست کنید.
در مکاتبه امام رضا (ع) به عبدالله بن سنان اشاره به توازن و تعادل حق و تکلیف شده و به عنوان فلسفه احکام و حقوق خانواده تصریح شده است: «اینکه در مسأله ارث به زنان نصف مردان اعطاء میشود بخاطر این است که زن بعد از ازدواج گیرنده و مصرف کننده است و مرد اعطاء کننده و از این جهت زن بهرة بیشتری از مرد دارد و دیگر اینکه زن عائله مرد است و مرد باید او را اداره کند ولی بر زن هیچگونه مسئولیتی نیست و همین است بیان خدای عز و جل در آیه الرجال قوامون علی النساء (حویزی، 1383 ق، ص477)."