خلاصه ماشینی:
"حصول چنین قناعت وجدانی(2)در حقوق فرانسه تا آنجا اهمیت دارد که در امر کیفری تنها دلیل مهم تلقی میشود؛ یعنی تمام دلایل دیگر مثل اقرار و شهادت شهود مآلا به میزان علمی که برای قاضی ایجاد میکنند، برمیگردند و مشروعیت آنها با درجه علم ایجادی در وجدان قاضی سنجیده میشود.
حال اگر متهم به جای جواب،سکوت اختیار کند،ممکن است این سکوت مطلق نوعی اقرار ضمنی بر ارتکاب جرم تلقی شده و به ضرر وی باشد؛یعنی متهم نیز باید برای ایجاد اطمینان در قاضی، به صورت فعال در جریان دادرسی شرکت کند و بیگناهی خود را با دلیل ثابت نماید؛امری که با طبیعت سیستم علم قاضی در تعارض میافتد.
از طرفی،سیستم علم قاضی ممکن است به نفع متهم باشد؛زیرا پذیرش سیستم علم قاضی، به متهم حق میدهد که با سکوت خود در بسیاری از مواقع در وجدان قاضی ایجاد تردید نماید و مانعی برای تحقق علم برای قاضی شود و میدانیم که در موارد شک،متهم سود میبرد؛زیرا"الحدود شکی نیست که اگر سخن از مشروعیت علم قاضی میشود،منظور،علم وی نسبت به ادله اثبات احکام نیست؛زیرا این علم لازمه قضاوت است و چنین علمی برای وی مفروض است و بر وی تکلیف است که نسبت به آن عالم باشد تدرأ بالشهبات".
به نظر ما و فارغ از استدلالات فقهی و کلامی فوق،دلایل دیگری را نیز میتوان برای حجیت علم قاضی اقامه نمود،با این مضمون که پیچیدگی برخی جرایم موجب شده که تنها از طریق علم قاضی به اثبات برسند در جایی که نه متهم اقرار میکند و نه شاهدی بر ارتکاب جرم وجود دارد و به خصوص در مواردی که جرم توسط مجرمین حرفهای ارتکاب مییابد."