چکیده:
غرض از نگارش مقالۀ حاضر، انجام مطالعه¬ای تطبیقی میان آرای منطق¬دانان مسلمان در خصوص قضیۀ حقیقیه از یک¬سو و دیدگاه نلسون گودمن در باب گزاره¬های قانون¬وار از سوی دیگر می-باشد. از این¬رو، ابتدا تحلیل منطق¬دانان مسلمان از مفاد قضیۀ حقیقیه و نیز نظر گودمن در مورد گزاره¬های قانون¬وار را تقریر میکنیم و سپس با اخذ رویآوردی تطبیقی به تبیین مواضع خلاف و وفاق این دو دیدگاه می¬پردازیم. از این رهگذر روشن خواهد شد که ضمن وجود برخی اختلافات مبنایی، وجوه اشتراک بسیاری در این دو دیدگاه یافت می¬شود که تأمل روش¬مند در آن¬ها به لحاظ معرفتی بسیار حائز اهمیت می-نماید. کلیت و تعمیم¬پذیری، تقویت و تأیید شرطی¬های خلاف واقع، و برخورداری از قدرت تبیین علمی، و پیش¬بینی از مشترکات آن¬ها است. از سوی دیگر، برخلاف قضایای حقیقیه که محصول استقرا نیستند، گزاره¬های قانون¬وار برآمده از استقرا هستند.
The purpose of this article is to present a comparative study of the views of Islamic logicians on ‘verity-propositions’ and Nelson Goodman’s ideas on law-like statements. In order to achieve this، first we describe the analyses of Islamic logician of the meaning of factual proposition and Goodman`s presentation of law-like statements. Then، using a comparative approach، we explain the points of agreement and divergence of these two viewpoints. In this way it will be shown that despite a number of foundational differences، there are many similarities، the systematic investigation of which would have great scholarly importance. These similarities include: universality and possibility of being generalized، the strengthening and confirmation of counterfactual conditionals، and the capacity to give scientific explanation and prediction. As opposed to these similarities، law-like statements are derived from induction while verity-propositions are not so derived.
خلاصه ماشینی:
از اين رو، ابتدا تحليل منطق دانان مسلمان از مفاد قضيۀ حقيقيه و نيز نظر گودمن در مورد گـزاره هـاي قـانون وار را تقريـر مـي کنـيم و سـپس بـا اخـذ روي آوردي تطبيقي به تبيين مواضع خلاف و وفاق اين دو ديدگاه مـي پـردازيم .
در پژوهش حاضر با اخـذ روي آوردي تطبيقـي بـه بررسـي مقايـسه اي آراي منطـق دانـان مسلمان در باب تحليل مفاد قضيۀ حقيقيه از يک سو، و ديدگاه نلـسون گـودمن ٣ در خـصوص گزاره هاي قانون وار از سوي ديگر، پرداخته مي شود.
مطالعـۀ روش منـد آراي منطـق دانـان دورٔە اسلامي در باب تحليـل قـضيۀ حقيقيـه و بررسـي تطبيقـي آن بـا تحليـل فيلـسوفان علـم از گزاره هاي قانون وار و نيز تبيين مواضع خلاف و وفاق اين دو ديدگاه ، در فهم و وقـوف بـر ابعـاد ناپيداي اين دو نظريه بسيار راه گشا و اثربخش است .
به دليل لزومي بودن رابطۀ عقدالوضع و عقدالحمل در قضيۀ حقيقيـه ، حکـم در ايـن گزاره شامل تمامي مصاديق مفهوم کلي موضوع است و فراگير مي باشد بـه گونـه اي کـه هيچ فردي ـ و لو فرد فرضي ـ از آن خارج نيست .
در ادامۀ اين نوشتار در قالب چند نکته ضمن توصيف شباهت ها و تفاوت هاي ديدگاه منطق دانان مسلمان در خصوص قضيۀ حقيقيه و نظر گودمن در باب گزاره هاي قانون وار، به تبيين مواضع وفاق و خلاف اين دو نظريه مي پردازيم .