چکیده:
در این نوشتار، مقالات منتشر شده در زمینه مسائل دین پژوهی در طول سال های 1376 تا 1383ه.ش بررسی شده و تلاش شده است با دسته بندی موضوعی آنها، عنوان هایی که در بازه زمانی فوق، دغدغه اصلی دین پژوهان جامعه بوده است، بازنموده شود و عناوین به ترتیب اهمیتشان معین گردند. در بررسی دیگر کوشیده ایم روند رشد و افول دین پژوهی در مقاطع زمانی مختلف واکاوی شود و به عواملی که در این افت و خیزها اثر گذارند، اشاره کنیم. در مقایسه ای دیگر، روزنامه ها و مجله ها از نظر میزان توجه به مسائل دین پژوهی با یکدیگر سنجیده شده است. همچنین می توان اندیشمندان جامعه را از نظر میزان توجه شان به دین پژوهی مقایسه کرد و افرادی را که آثار بیشتری در این مدت، پدید آورده اند مشخص ساخت.
This article will investigate all the articles published in the field of Islamic studies between the years 1376 to 1383، and will categorize their subjects to clarify the ones which were the main questions of the researches in this period. These subjects will be sorted according to their importance. Also the course of increase and decrease of religious studies in different periods is researched and the factors which may affect this rise and fall are mentioned. The newspapers and magazines’ attentions to Islamic studies are compared as well. Another comparison which may be done is comparing the attention of society’s scholars to religious studies and mentioning the ones who have written more articles or books in this period.
خلاصه ماشینی:
نيازهـاي نظـري جامعـة مـا، در مقاطع مختلف مي تواند متأثر از عوامل چندي باشد که بررسي واقعيـت هـاي ايـن نيازهـا و عوامل اثرگذار در پديد آمدن آثار انتشار يافته در حوزٔە دين پژوهي ، مـي توانـد بـه شـناخت فرهنگ جامعة ما به لحاظ تفکر نظري در دين و سپس تأثير حـوزٔە ديـن پژوهـي بـر ديگـر حوزه ها و اثر پذيرفتن از آنها ياري رساند.
انديشمندان جامعه با توجه به پديد آوردن مقالات دين پژوهي و حوزه هاي فکـري و دغدغه هاي مختلف شان ، چگونه قابل ارزيابي هستند؟ قلمرو پژوهش آثار پديدآمده در زمينة دين پژوهي ، در سه مقطع متفاوت زماني قابل بررسي هستند کـه شرايط خاص اجتماعي هر مقطع ، اين سه مقطع را از هم متمـايز مـي کنـد؛ بـه گونـه اي کـه تحقيق را در سه مرحلة متفاوت معنادار مي سازد.
٦. به رغم تمامي اين دقت ها به مسائل روز دنياي نظر و تفکر، علاقة ديني متفکـران مـا در حوزٔە دين پژوهي نيز اهميت دارد و قلم فرسـايي بـراي نگـارش ٥٥ مقالـه ، يعنـي حـدود ٥ درصد مقالات پديد آمده در طي سال هاي ٧٦ تا ٨٣ در حوزٔە «ديـن و الهيـات » دينـي را باعث شده است ؛ يعني هم پايـه بـا مـسائلي چـون انـسان شناسـي مـدرن و حتـي فراتـر از موضوعاتي مانند «تجربۀ ديني » که با تعداد ٥٣ مقاله ، در رتبة هشتم قرار گرفته اسـت کـه طرح آنها پيامد انتظار مردم از دين است .