خلاصه ماشینی:
"نمیکنم چندی قبل یکی از همین جراید بازاری برای نشان دادن ضربشست و قدرتنمائی و قهرمانی،یک شماره روزنامه خود را که فقط مربوط به یک روز بود،به صورت یک کتاب با همان مندرجات و همان عکس و تفصیلات چاپ کرده بود و کتاب نسبتا بزرگی شده بود!.
و اتفاقا نقطهضعف او نیز همین بود که مؤسسهای که میخواهد روزی یک کتاب قطور بیرون دهد بدون داشتن یک کادر مجهز نویسنده با هدف آیا توانائی بر پیدا کردن این همه حرف حساب دارد البته و مسلما نه؟ اکنون که ندارند یا نمیخواهند داشته باشند آیا بهتر این نیست بجای 40 صفحه روزنامه چهار صفحه منتشر کنند،حسابشدهتر،مفیدتر،آبرومندتر،منطقیتر و عاقلانهتر؟ لابد میپرسید تکلیف آن همه آگهیهای پولساز و پردرآمد و در عین حال خسته کننده را که باید لابلای مطالب دیگر جذب و هضم و دفع کنند!چه خواهد شد؟اینجاست که اعتراف به عجز کرده میگوئیم این یکی را از دیگری سؤال بفرمائید."