چکیده:
شهید سید مصطفی خمینی از فیلسوفان معاصر است که در مکتب حکمت متعالیه پرورش یافته و، بر اساس آن، آرای نوینی را عرضه کرده است. کتاب فلسفی باقیمانده از او با نام تعلیقات علی الحکمة المتعالیة حاوی نظرات خاص وی است. اما در میان 29 جلد کتاب فقه، اصول، و تفسیر او نیز بهطور پراکنده می¬توان از نظرات اختصاصیاش در زمینۀ فلسفۀ اسلامی اطلاع یافت. دیگر کتاب فلسفی او، القواعد الحکمیة، در حملۀ ساواک از میان رفته و، به همین دلیل، گاهی مدعاهای فلسفی وی بدون استدلال برجای ماندهاند. نگارنده در مقاله¬ای دیگر به 32 نظریۀ جدید او در زمینۀ الاهیات بالمعنیالاعم اشاره کرده و در این نوشته به 17 نظر فلسفی شهید در مباحث الاهیات بالمعنیالاخص میپردازد و آنها را با آرای گذشتگان مقایسه می¬کند ـ مباحثی همچون توحید و صفات حق، عوالم هستی که فعل خداوند است، و مباحث مربوط به معاد. اطلاع از این آرا، علاوه بر رشد دادن به فلسفۀ اسلامی، در تدوین تاریخ جامع فلسفۀ اسلامی یاریرسان است.
Martyr Sayyed Mo??af? Khomein? is one of the contemporary philosophers who has grown in transcendent philosophy and has new doctrines in Islamic Philosophy. His only remained book، Commentaries on the Transcendent philosophy، contains his theories. But you can also find his special philosophical theories in his 29 volume books about Fiqh، Assets of Fiqh، and Interpretation. His big philosophical book، Philosophical Rules، has missed so in several times his theories have remained without any reason. The writer has written another paper in 32 innovations in Metaphysics and in this article paid attention on 17 innovations in Theology and compared with past philosophers. The doctrines are about various aspects such as: God and his attributes، worlds of existence، and resurrection. The research helps us in compilation the history of Islamic Philosophy.
خلاصه ماشینی:
"مثلا باید مشخص شود که اگر معانی مجرد کلـی ، ماننـد عدالت کلی ، در عالم عقول به همراه معانی مجرد کلی دیگری وجود دارنـد، چـرا عـدالت جزئی نمی تواند در عالم مثال موجود باشد و نیازمند تصویر عالم دیگری است ؟ آیـا ایـن نظریه فقط به دلیل نقص در تعریف عالم مثال نیست ؟ بر اساس آموزه های اسلامی ، عدالت از اموری است که با در نظر گرفتن کل عوالم بـا هم تصویر می شود و اگر کسی در این جهان به عدالت نرسد در عوالم دیگر به گونه ای با او رفتار خواهد شد که عدالت به طور کامل اجرا شود، در این صورت چگونه ممکن است عدالت را به طور جزئی در یک عالم در نظر گرفت ؟ چه مـصادیق دیگـری بـرای معـانی جزئی می توان در نظر گرفت و چه تفاوتی میان وجود وهمی آن هـا و مـصداق آن هـا در عالم ماده وجود دارد؟ به تعبیر دیگر، تفاوت میان عالم مثـال و مـاده در ایـن اسـت کـه موجود مثالی بدون ماده تحقق دارد، ولی چه تفاوتی میان معانی جزئی در عـالم وهـم و عالم ماده وجود دارد؟ معاد ١٥ـ بهشت و جهنم متصل و منفصل : ظاهر بسیاری از آیات الاهی و ادلۀ شـرعی بـر این دلالت دارد که بهشت و جهنم و همچنین دنیا، مکان هـایی مـستقل از انـسان انـد و حقیقتی مستقل دارند که انسان به آن مکان وارد می شود و در بهشت یا جهنم با نعمت یا عذاب الاهی مواجه می گردد."