خلاصه ماشینی:
چنانکه در مقاله آمده است آوردن حشو و مترادف در زبان فاری پیشینهای دراز دارد.
اما گمان میکنم آوردن حشو در نوشتهها و گفتهها علتی اجتماعی دارد که باید در آن نگریست و دقت کرد.
این کتاب دارای یک مقدمه سیزده صفحهای است که از صفحات 82،63،711 و 141 کتاب گوهر وقت اخذ شده بدون کمترین اشاره به منبع آن،و صفحه 41 آن از صفحه 12 کتاب مذکور گرفته شده است و صفحه 51 را از صفحه 29 رونویسی کرده است.
و سایر صفحات آن به این ترتیب از کتاب سابق الذکر گرفته شده است: 61-03؛71-03؛81-82؛91-201؛02-52،62؛12- 05؛22-03؛33-03؛52-32؛61-34؛72-42؛82-04؛ 92-29؛03-62؛13-93؛23-48؛33743-701؛53-58؛ 336-33؛73-48؛93-011؛04-62؛14-43؛34-93؛ 44-111؛54-65؛64-26؛74-76؛84-001؛94-211؛ 05-43؛15-33؛25-66؛35-751؛45-99؛65-801.
رونویس کننده برای آنکه بتواند کتاب مردم را با نام خود جا بزند در صفحات 42 و 24 و 55 تنها سه حدیث را نقل کرده که در کتاب«گوهر وقت»وجود ندارد و جالب آن است که این روایات مربوط به وقت و زمان میباشند و ارتباطی به موضوع ارزش و اهمیت وقت ندارد.