خلاصه ماشینی:
"(2) در بسیاری از متون، زمان و مکان و تاریخ نگارش و نویسنده و مخاطب آنها بهصراحت بیان نشده است؛ این وظیفه نقد تاریخی است که از لابهلای خود متن و شواهد و قرائنی که در آن وجود دارد و نیز با استفاده از دیگر قسمتهای کتاب مقدس و یا متون دیگری که جزء مجموعه کتاب مقدس نیستند، و همچنین با استفاده از شواهد باستانشناسی و امثال آن، تاریخ یک متن را مشخص کند.
(4) جمعبندی و نتیجهگیری نقد تاریخی کتاب مقدس با توجه به اصولی پدید آمد که اندیشه و اعتقاد رایج بین اکثر فرهیختگان آن عصر بود: اموری ممکنالوقوعاند که مشابه آنها رخ داده است؛ حوادث این جهان همه در یکدیگر تأثیر و تأثر دارند؛ این جهان یک مجموعه خودکفا است که حوادث آن را با حوادث دیگر میتوان تبیین کرد؛ تنها شناخت معتبر، شناخت علمی و تجربی است.
سؤال دیگر این است که آیا محورهایی از کتاب مقدس که نقادان بدانها پرداختهاند، در حیطه علوم تجربی میگنجند؟ اگر اینگونه باشد، باید به دستاوردهای آنان توجه کرد؛ زیرا نتیجهای که از تلاش آنان به دست آمده، ارتباطی با این ندارد که آن اصول را پیشفرض دانسته باشند یا جهانبینی.
پیروان همه ادیان کتاب مقدس خود را کتابی عادی و بشری به حساب نمیآورند؛ اما آیا این بدین معنا است که نمیتوان آن را از هیچ جهت مورد مطالعه نقادانه قرار داد؟ آیا عالم تجربی با توجه به مطالعات تاریخی، زبانشناختی، باستانشناختی و...
6. Rogerson, John: "The Old Testament: historical study and new roles", Byrne, Peter and Houlden: Companion Encyclopedia of Theology, London and New York, 1995."