چکیده:
مسئله ولایت فقیه جامع الشرایط در رهبری جامعه اسلامی در عصر غیبت،به رغم پیشینه طولانی«ولایت فقیه»امروزه در کانون گفتوگوهای علمی بهویژه در حوزه علم کلام،فقه و سیاست قرار دارد. آیا در عصر غیبت،ولایت فقیه جامع الشرایط در اداره امور جامعه اسلامی فرعی از فروع امامت و مسئلهای کلامی است،یا فرعی از فروع فقهی؟پذیرش هریک از دو دیدگاه،نتایج مهم عملی و نظری در عرصههای سیاسی،اجتماعی و حوزههای اعتقادی و فرهنگی به همراه دارد.در این نوشتار به روش تفسیری و تحلیل متن به بررسی کلامی یا فقهی بودن«ولایت فقیه»پرداخته،در ادامه شبهات کلامی آن را نقد و بررسی میکنیم.
Guardianship of the perfect jurist in Islamic society during the age of absence، gheibat، in spite of its long background، is now a canonical topic in theology، jurisprudence and politics. The question of the paper is regarded as: is the problem of guardianship of perfect jurist as the cuntinuation of Imamate a theological problem or a jurisprudental one? Taking each of the two has its own theoretical and practical sequences in political، social، ideological and cultural aspects. This paper has focused on the question and answered the theological demurs in the field.
خلاصه ماشینی:
"(انصاری،6631:531؛ موسویخمینی رحمه الله(امام)،بیتا:495؛مکارمشیرازی،3141:834/1) بسیاری از فقها هنگام طرح مسئله ولایت فقیه در کتابهای فقهی خود به جنبههای کلامی آن نیز پرداختهاند و عموما،ولی فقیه جامع الشرایط را نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بیان کرده،و بر این باوراند که امامان علیهم السلام،شیعیان خود را در عصر غیبت به حال خود رها نکرده،برای سرپرستی امور اجتماعی و سیاسی آنان،با توجه به ولایتی که از جانب خدا داشتهاند،ولایت را به فقهای جامع الشرایط اعطا کردهاند.
اشکال چهارم برخی طرح ولایت فقیه به عنوان مسئلهای کلامی را مربوط به یکی-دو دهه اخیر دانسته، گفتهاند: تا ده سال پیش،ولایت فیه از فروع فقهی شمرده میشد اما در دهه اخیر،دو قول متفاوت با رأی اتفاقی گذشته ابراز شده است:قول اول،ولایت فقیه را از مسائل کلامی معرفی میکند؛به این معنا که چون بر خداوند از باب حکمت و لطف واجب است برای اداره جامعه اسلامی فقیهان عادل را به ولایت بر مردم منصوب فرماید،لذا مسئله از عوارض فعل الله است؛و متکفل بحث از عوارض فعل خداوند،علم کلام است...
نتیجه مسئله«ولایت فقیه»از نظر موضوع میتواند در دو علم کلام و فقه بررسی شود؛به این بیان که:اصل ولایت و حاکمیت سیاسی فقیه جامع الشرایط و محدوده اختیارات او با ادله عقلی در علم کلام اثبات میشود و لوازم آن حکم کلامی،بایدها و نبایدها،ویژگیها و وظایف و شرایط ولی فقیه در فقه بررسی میشود؛مثلا حال که خداوند ولایت را به ولی فقیه جامع الشرایط اعطا کرده،بر او واجب است این مسئولیت را بپذیرد و بر مردم واجب است از او اطاعت کنند؛زیرا،بایدها بر«هستها»مبتنیاند و بین این دو ملازمه وجود دارد،به نحوی که میتوان از یک مسئله کلامی اثباتشده به لوازم فقهی آن رسید."