خلاصه ماشینی:
"شیخ مفید ادامه میدهد که خبری از امام رضا(ع) رسیده است که مؤید تفسیر مذکور از حدیث مورد بحث و نفیکننده نظر گروهی از شیعیان در مورد این حدیث، است که میگویند نص امامت در ابتدا مربوط به اسماعیل بود، اما پس از قبض روح او، امامت در امام موسی کاظم قرار داده شد.
نیز در همین کتاب، گفته است که نظر من در بداء همان است که همه مسلمانان در نسخ و امثال آن میگویند، اما با افزودن این نکته ــ که فقط عدلیه به آن قائلند ــ ، که خداوند به وسیله اعمال، اجلها و ارزاق را کم و زیاد میکند.
وی دلیل قول به بداء را روایات وارده دانسته، میگوید، اگر این روایات صحیحه نبود، اطلاق بداء را بر خداوند، مجاز نمیدانستم، همچنانکه اگر دلیل نقلیای در مورد غضب، رضایت، دوست داشتن و تعجب کردن خداوند، وجود نداشت، آن صفات را بر خداوند اطلاق نمیکردم، اما اکنون که دلائل نقلی آمده است، آنها را بر معانیای حمل میکنم که عقل از پذیرش آنها ابایی ندارد، سپس میگوید در این باب، اختلافی میان عموم مسلمانان نیست و اختلافات موجود از قبیل اختلافات لفظی است و در پایان، توجه میدهد که غیرامامیان بداء را در اسم و لفظ، انکار میکنند، نه در معنا.
شیخ مفید نیز همچنان که پیش از این نقل شد، در کتاب اوایل المقالات، تصریح میکند که معنای بداء همان معنای نسخ است، با این تفاوت که دایره آن به کم و زیاد شدن ارزاق و اجلها در اثر اعمال خوب یا بد، گسترش مییابد."