خلاصه ماشینی:
البته در جای خود خواهیم گفت که دوران آغازین حیات سیاسی امام, مقارن نهضت 15خرداد است; که نقطه عطف تاریخ ایران شناخته شد, و منشأ جنبش مکتبی و حماسه توحیدی به شمار می آید و آنچه بعدها شاهد ظهور آن در عرصه تنوع و تغییر سیاست, و آرمان گرایی در زندگی و مذهب و فرهنگ این مرز و بوم بوده ایم, بی تردید ریشه در 15خرداد داشته است; که خیرخواهی ملی ـ مذهبی دیرینه را تحت رهبری در آورد.
(ص11ـ13) وقایع بعدی بدین گونه به اجمال ذکر می شود: بمباران مجلس, ناامنی کشور, محاصره تبریز توسط قوای روس و حرکت علما و عشایر مسلح به زعامت آخوند خراسانی به سمت تهران جهت مقابله با استبداد محمد علی شاهی, فتح تهران از جانب مشروطه خواهان و انصراف آخوند و همرهان, اعدام شیخ نوری (1327ق), ترور سید عبدالله بهبهانی در سال بعد, رواج بدبینی ها و بدگویی ها و انزوای سیاسی و اجتماعی رهبران روحانی مشروطه طلب در نجف, اشغال شمال و جنوب ایران و مرگ مشکوک آخوند خراسانی در مسیر بسیج روحانی و نظامی به منظور نجات ایران از چنگ اشغال گران روسی و انگلیسی, جنگ جهانی اول و کابینه وثوق الدوله و قرارداد ننگین استعماری 1919, و اعتراض مدرس در مجلس شورای ملی و قیام کوچک خان و خیابانی, و سرانجام کابینه های مشیر الدوله و سپهدار اعظم و ظهور دیکتاتوری پهلوی.
در این جا باید نکته ای را خاطر نشان ساخت: امام خمینی در ضمن تحصیل و تدریس حوزوی هیچ گاه از سیاست حاکم بر کشور و نیز دسیسه های استعماری بی خبر نبوده و هماره در اندیشه سیاسی تحلیل رخدادها و فرجام نگری ها و گاه اظهار نظر و دعوت بزرگان حوزه به مقابله با حکومت ستم شاهی و ترسیم خط سیر مبارزه, کوشش می ورزیده است.