چکیده:
انتخابات ریاست جمهوری 2008 آمریکا به عنوان پدیدهای که در دهههای اخیر نظیر بوده،توجه بسیاری از مردم و رسانههای جهان را به خود جلب نموده است.این امر در کشورهای خاورمیانه نیز بازتابهای مختلفی داشته است؛بسیاری از نویسندگان در خاورمیانه پیروزی اوباما را نشانه سرزندگی جامعه آمریکا،نیروی نظام دموکراتیک آن و قدرت رای دهندکان در تغییر جریان و روند سیاسی کشور قلمداد میکنند،و در مقابل عدهای نیز آن را بازی جدید نهادهای قدرت پشتپرده آمریکا میدانند.اما همه مباحث حول این پرسش است که پیامد انتخابات آمریکا در سیاستهای مربوط به خاورمیانه چه خواهد بود.در واقع سیاستهای چند سال گذشته آمریکا در منطقه نتایج مستقیم و غیر مستقیمی بر سیاست کشورها و زندگی مردم منطقه داشته است و کانون این توجه پس از روی کار آمدن اوباما را میتوان نوع راهبرد احتمالی وی در خاورمیانه دانست.پرسش مقاله حاضر نیز در رابطه با این موضوع این است که راهبرد نوین آمریکا در خاورمیانه چه خواهد بود.فرضیه مقاله این است که راهبرد اوباما در اساس،تفاوت چندانی با بوش نخواهد داشت که این امر نشاندهنده اجماع میان حزبی بر سر منافع حیاتی آمریکا در خاورمیانه است.با وجود طرح شعار تغییر از سوی اوباما راهبردهای دولت وی در منطقه همچنان بر مبارزه با تروریسم،حمایت از اسراییل،مهار ایران و سوریه،تامین امنیت انرژی و حضور نظامی در منطقه متمرکز خواهد شد.با این توضیح و تفاوت که یک جانبهگرایی به عنوان شاخص سیاستهای دولت بوش جای خود را به چند جانبهگرایی میدهد.
خلاصه ماشینی:
"در واقع سیاستهای چند سال گذشته آمریکا در منطقه نتایج مستقیم و غیر مستقیمی بر سیاست کشورها و زندگی مردم منطقه داشته است و کانون این توجه پس از روی کار آمدن اوباما را میتوان نوع راهبرد احتمالی وی در خاورمیانه دانست.
» در مجموع باید خاطرنشان کرد اوباما اغلب این حقیقت را که برخلاف سناتورها بایدن، مکینتون،ادواردز و کریستوفر داد هرگز به اجازه حمله به عراق در سال 2002 از سوی کنگره رای نداده،به عنوان برگ برنده خود برای جلب آرای میلیونها آمریکایی خسته از جنگ مورد اشاره قرار داده است.
61 اگرچه هنوز جزییات راهبرد اوباما در قبال ایران مشخص نشده،اما اظهارات وی در این مدت نشاندهنده تغییر چندانی نسبت به سیاستهای بوش نیست،هرچند تاکید بیشتر بر مذاکره تا حدودی نشان از تغییر دارد،اما میتوان گفت این تنها تغییر در تاکتیکهاست و نه استراتژی؛چرا که اهداف آمریکا با تغییر رییس جمهور عوض نشده بلکه تنها شیوههای دستیابی به این اهداف تغییر کرده است.
اوباما با رد درخواست میانه رودهای اسراییلی از آمریکا برای استفاده از نفوذ خود جهت فشار بر دولت اسراییل به منظور پایان بخشیدن به شهرکسازی و اشغال کرانه باختری و موافقت با عقبنشینی از مناطق اشغالی در عوض تضمینهای امنیتی،بر این نکته پافشاری کرده است که«ما هرگز نباید به دنبال دیکته کردن آنچه فکر میکنیم درست است بر اسراییل و منافع امنیتیشان باشیم»12البته اوباما نسبت به سایر نامزدهای ریاست جمهوری هم دردی بیشتری با فلسطینیان نشان داده است."