خلاصه ماشینی:
"علاوه بر این، واژه میستیسیزم را عموما برای دربرگرفتن این هر دو مورد به کار میبردند: (1) تجربه دست اول از تعامل بلاواسطه با خدا، و (2) آموزه الهیاتی ـ مابعدالطبیعی درباره اتحاد بالقوه نفس با واقعیت مطلق، (Absolute Readity)یعنی با خدا.
شورای نیقیه (325م) اقرار و اظهار ایمان را در قالب یک اعترافنامه قرار داد و آن را بهمثابه معیار کلی و عمومی راستآیینی اعلام کرد و استفاده از اعتقادنامهها برای چنین هدف و مقصدی در قرن چهارم میلادی به طور سریع گسترش یافت.
ب. در عرف عام «اعتقادنامه نیقیه» اغلب به معنای عبارت بسیار طولانیتری است که این عنوان را در39بند با خود دارد و به طور مترتب در آیین عشایربانی (Euchoristic)مسیحیان شرق و مسیحیان غرب مورد استفاده قرار میگیرد.
اصل ششم اعلام میکند که «کتاب مقدس حاوی تمام چیزهای ضروری برای رستگاری است»؛ اگر اعتقادنامهها را باید پذیرفت از آنروست که میتوان به وسیله کتاب مقدس آنها را اثبات کرد (اصل 8)؛ شوراهای عمومی نیز اگر مصون از خطا اعلام شدهاند به دلیل این نیست که این مصونیت از خود آنها ناشی شده است.
از 1865 به بعد و برخلاف التزامهای دقیقتر قبلی، روحانیون تنها ملزم به اذعان به این امر بودند که تعالیم کلیسای انگلستان آنگونه که در کتاب دعای عمومی(1) ارائه شده است و اصول مذکور موافق کلام خدا هستند، و اینکه چیزی معارض آنها تعلیم ندهند.
از 1975 به بعد از آنها فقط در این حد التزام خواسته شده است که گرچه اصول اعتقادی صورتبندی شده کلیسای انگلستان چیزی بیش از بیانهای متناسب با ظرف زمانی ـ تاریخی خاص خود نیست اما شاهدی است بر ایمان تجلییافته در کتابمقدس وارائهشده دراعتقادنامههای کاتولیکی."