خلاصه ماشینی:
"دکتر عبد الصبور شاهین در اثری با این عنوان، احادیث «أحرف سبعه»را بررسی کرده و در ادامه آن از ثبت و حفظ و چگونگی آن در زمان پیامبر و پس از وی سخن گفته و آنگاه به مشکل مصاحف پرداخته و با بحث سودمندی درباره قرائت کتاب را پایان برده است (7) .
دانشمند مصری، ابراهیم أبیاری، نیز در مجموعه بزرگ خود تحت عنوان«الموسوعة القرآنیة»، باب دوم را به این عنوان اختصاص داده و در ذیل آن از نزول وحی، ترتیب نزول، نام سورهها، ترتیب سورهها، جمع قرآن چگونگی مصاحف، قرائتها و فواتح سور بحث کرده است و به شماری از آیاتی که پژوهشگران علوم قرآنی در بحث مکی و مدنی، ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه رده بندی میکنند، اشاره کرده است (9) .
در فصل اول با دقت از تفسیر و تأویل در لغت و اصطلاح عالمان بحث کرده و دیدگاههای گونهگون را درباره آن دو واژه و معانی اصطلاحی آنها باز گفته و در پایان نگاشته است: آنچه من بدان گرایش دارم این است که تفسیر، تعلیل ظواهر و کشف مفاهیم الفاظ صادر شده از معصوم است به گونهای که اطمینانآور باشد و دلالت لفظ قرآن را بر معانی محقق سازد و نیز آنچه لغت بدان دلالت میکند و شرع با آن موافقت دارد.
آقای صغیر در این بخش نیز چنان بخشهای دیگر کتاب با گزیده نگاری تمام به نقش عبده و شاگردانش در جریان تفسیر نگاری اشاره میکند، و تأثیر عالمان مصری را در تحولات پژوهشهای قرآن میشناساند و میگذرد؛و شگفتا که در این بخش از آثار بلند و بیبدیلی چون"المیزان"یادی نیست و حال آنکه آشنایان به این گونه مباحث دانند که جایگاه تفسیر المیزان بیگمان در این دوره از همگنانش بسی فرازمندتر و استوارتر است."