چکیده:
جریان فرار مغزها به شکل جریان انتقال سرمایهی انسانی از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعهیافته، سالهاست که توجه اقتصاددانان بینالملل را به خود جلب کرده است. جریان انتقال سرمایهی انسانی؛ اقتصاد کشورهای مبدا و مقصد فرار مغزها را تحت تاثیر قرار خواهد. شواهد نشان میدهد که ییشتر مهاجرین وارد شده به کشورهای OECD، نیروی کار ماهر بودهاند. از این رو، در این مقاله به بررسی پیامدهای فرار مغزها از 135 کشور در حال توسعه (از جمله ایران) بر انباشت سرمایهی انسانی این کشورها طی سالهای 1990 تا 2000 پرداخته شده است. نتیجهی مقاله نشان می دهد که جریان فرار مغزها از کشورهای در حال توسعه به 16 کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی (OECD)، انباشت سرمایهی انسانی در تمام کشورهای در حال توسعه با سطوح مختلف درآمدی را بهطور مثبت و معنیداری تحت تاثیر قرار میدهد. همچنین کشورهای در حال توسعه از نظر سطح سرمایهی انسانی در حال همگرایی به وضعیت تعادلی بلندمدت خود هستند.
Recently، economists have attention to the brain drain as emigration of skilled and educated labor force from developing countries. In this case، we are dealing with one main question is: how brain drain can affect the human capital of source countries? Based on existing theories، brain drain can affect the economy of source countries in different ways such as; direct reduction of human capital، increasing of general level of education and human capital، increasing of remittance and GNP and network effects. In this research we have studies the cause and effects of brain drain phenomenon from 135 developing countries to 16 developed countries which are member of OECD since 1990 till 2004. The main result of this research is that; brain drain has a positive and significant effect on the accumulation of human capital، and regional convergence among developing countries with different income،
خلاصه ماشینی:
جدول 2 - متوسط نرخ رشد سالانهي شاغلان مزد وحقوق بگير كارگاههاي صنعتي برحسب گروههاي مختلف صنايع در 1384-1358 (به درصد) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} مآخذ : برآورد تحقيق اينكه چرا اصلاحات اقتصادي در ايران بر عکس تئوريهاي اقتصادي نتيجهاي معكوس به خصوص در صنايع صادرات محور به بار آورده است را ميتوان در دلايل زير جستجو کرد: 1) در دورهي قبل از اصلاحات، دولت حمايتهاي ويژهاي از بخش صادرات انجام ميداد.
همانگونه که جدول 6 نشان ميدهد در حاليكه ميزان نرخ رشد بهرهوري در دورهي قبل از اصلاحات براي تمام گروههاي صنايع داراي رشد منفي بوده، در دورهي پس از آن براي گروه صنايع تجاري (صادرات محور و صنايع رقيب واردات) و نيز كل صنعت از رشد مثبت قابل توجهي برخوردار شده و بهرهوري افزايش يافته است.
جدول 14ـ ميانگين نرخ رشد دستمزد و ساير پرداختيها به ازاي هر كارگر براي گروههاي مختلف صنعتي و کل صنعت (درصد) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} مآخذ : برآورد تحقيق در دورهي قبل از اصلاحات، شاهد كاهش فراواني در جبران خدمات حقيقي بودهايم، که اين روند در دورهي اصلاحات متوقف شده است.
جدول 15ـ ميانگين نرخ رشد نسبت جبران خدمات حقيقي به ازاي هر کارگر به ارزش افزودهي حقيقي (به درصد) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} مآخذ : برآورد تحقيق نابرابري دستمزدي: حال به بررسي تأثير اصلاحات اقتصادي و تجاري بر نابرابري دستمزدي بين نيروي كار ماهر و غيرماهر در صنايع ايران ميپردازيم.