خلاصه ماشینی:
"پیغمبر اکرم(ص)در مسجد نشسته است،علما و دانشمندان پنج ملت:یهود،نصاری،دهری،مانوی و مشرکان عرب،جهت مناظره و مباحثه دور او را گرفته، هرکدام سؤالات خود را مطرح میساختند و جواب از پیامبر اسلام میشنیدند،پیامبر(ص)از مانویان و دوگانهپرستان پرسید چه چیز باعث شده که شما به دو مبدء گرایش پیدا کردهاید؟عرض کردند میبینیم این جهان از دو صنف:خیر و شر تشکیل یافته است بطور مسلم خیر و شر ضد یکدیگر هستند و لذا ما انکار کردیم چیزیکه مثلا فاعل خیر است،فاعل«شر»هم باشد،روی این اصل باید مبدء عالم دو چیز باشد، برای چیزهای خیر مبدء خیر و برای چیزهای شر مبدء شر لازم است آیا نمیبینید یخ درحالیکه منجمد میباشد محال است داغ شود و آتش نیز در ضمن اینکه آتش است در همان لحظه سرد گردد،؟بدین جهت ما برای این عالم دو صانع که هر دو قدیمند،اثبات کردهایم یکی نور و آن دیگری ظلمت.
چنانکه«محمد بن زکریای رازی»با اینکه خود اول در کیش مانی بوده و در کتاب«مخاریق الانبیاء»از عقاید مانویان نیز دفاع کرده است ولی پس از آنکه اسلام آورد؛در پاسخ سیس یاسیسن(که یکی از شاگردان مانی بود و بعد از مرگ او بنابر وصیت خلفه کل مانویان گردیده بود)کتابی نوشته است14 «ابن ندیم»اسامی شش نفر:(ابو شاکر،ابن اخی ابی شاکر،ابن الاعدی الحریزی،نعمان بن ابی العوجا، صالح بن عبد القدوس)از دانشمندان و متکلمین و ده نفر از شعرا و گویندگان مانوی را ذکر کرده که در محیط اسلامی بقدری آزادی داشتند که میتوانستند کتابی بنویسند و یا اشعاری بگویند که در ضمن آن از عقاید خود دفاع نمایند15."