خلاصه ماشینی:
بنابرین انسان مضطرب امروزی با نگاهی حسرتبار و ذهنی مشوش به دنبال عرصههایی است که دمی به دور از روزمرگیها بیاساید،به خود بیاندیشد و ارتباطی اجتماعی باهم نوعان برقرار نماید تا از این رهگذر علاوه بر تأمین نیازهایش،به کمال متعالی خویش دست یابد.
اما میتوان گفت عرصههای عمومی،عمدهترین کانونهای زندهی شهری و صحنهی فعالیت اجتماعی شهروندان میباشد که انسان را به -------------- (*)دانشجوی دکتری شهرسازی،دانشکده هنر و معماری،دانشگاه تربیت مدرس -------------- (**)دانشجوی دکتری معماری،دانشکده هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس تعامل و تقابل منطقی با خود دعوت میکند و بدون هیچ قید و شرطی در اختیار عموم قرار میگیرد.
اما از آنجا که"همهی هنرهای ایرانی به هم ارتباط نزدیک دارند و همگی روحیهی فرهنگی مشترکی را بیان میکنند"(پوپ 5631: 951)،در ادامه به بازشناسی اصول و معیارهای حاکم بر ترکیببندی در نگارگری سدههای 7،8 و 9 هجری قمری،به عنوان یکی از دوران اعتلای نگارگری در هنر این مرز و بوم،پرداخته میشود تا از این رهگذر انگارههایی جهت ساماندهی و هویت بخشی به عرصههای عمومی شهری امروزی استنتاج گردد.
این مشخصه که حضور آن در نگارگری و ادبیات مکتب شیراز سبب غنای این هنرها شده است و به شکل عدم استفاده صرف از عناصر تصویری و استفاده همزمان از نوشته و تصویر ظاهر شده است،در تأثیر عرصههای عمومی بر استفادهکنندگان از فضاهای شهری و جذب گروههای مختلف اجتماعی در ساعات مختلف شبانه روز به این عرصهها نقش مهمی دارد.