چکیده:
امروزه مدیران دولتی به ارزش و تاثیرگذاری ابزار سنجش عملکرد سازمان پی بردهاند،اما از آن به عنوان بخشی از استراتژی سازمان کمتر استفاده میکنند.این پژوهش با هدف طراحی و تبیین یک الگوی بومی برای سنجش عملکرد سازمان بازرسی کل کشور انجام گرفته و با رویکرد سیستمی به ادبیات تحقیق و سازمان مورد مطالعه نگاه شده است.نوع تحقیق آن کاربردی-توسعهای بوده و از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی استفاده شده اتس. ابزار جمعآوری دادههای تحقیقی'پرسشنامه است که متناسب با جامعه مورد مطالعه طراحی گردیده است.در این تحقیق یک سؤال و سه فرضیه مطرح شد که 302 پاسخ دهنده آن در پنج طبقه جامعه آماری دستهبندی شدند.دادههای موردنظر از طریق سرشماری،برشمرده و نتیجه تحلیل دادهها نشان داد که الگوی مفهومی به دست آمده از ادبیات پژوهش،که دارای سه بعد، بیست معیار و 81 شاخص بود،مورد قبول خبرگان قرار گرفت و توانایی آنها در سنجش عملکرد سازمان بازرسی کل کشور از نظر آنها محرز شد.از سوی دیگر بین ابعاد،معیارها و شاخصهای یاد شده نیز رابطه معناداری مشاهده شد و نتایج مدل اندازهگیری و معادلات ساختاری نیز نشان داد که هرکدام از متغیرهای آشکار بهطور معنیداری متغیرهای پنهان مربوط را میسنجد.
خلاصه ماشینی:
"جدول شماره 6-نتایج تحلیل عاملی تأییدی شاخصهای مرتبط با معیار دروندادها (به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول فوق،نتایج تحلیل عامل تأییدی شاخصهای مربوط به عامل درونداد و هم چنین میزان شدت ارتباط متغیرها با عامل مرتبط را نشان میدهد و بیانگر این است که میان شاخصهای مورد بررسی،شاخص اطلاعات دارای بیشترین تأثیر(0/09)و شاخص توان سازمان و مدیریت با بار عاملی(0/66)دارای کمترین تأثیر است.
گرچه جمعآوری شاخصهای موجود میتواند نقطهء شروع خوبی برای تدوین مدل ارزیابی عملکرد باشد،بسنده کردن به آن موجب میشود تا تعدادی شاخص،مرتبا در مدلهای مختلف تکرار شود و موجبات عدم رضایت سازمانها یا افرادی را فراهم کند که با این شاخصها ارزیابی میشوند؛ به عبارت دیگر این شاخصها نمیتواند وضع صحیح موجود را ارائه کند و لذا ارزیابی براساس آنها نمیتواند مبنای تصمیمگیری صحیح را فراهم آورد؛لذا این تحقیق به منظور طراحی یک مدل ارزیابی عملکرد با پشتوانهء علمی از طریق تعیین اهداف و رویکرد ارزیابی و شناخت نیاز ذی نفع از ارزیابی،عوامل اصلی موفقیت و عوامل مهم ارزیابی عملکرد سازمان بازرسی را شناسایی و براساس آن معیارها و زیر معیارهای ارزیابی را مدون کرده و سپس به دستهبندی،نقد و تحلیل شاخصهای موجود برمبنای آن پرداخت و با نظرخواهی خبرگان،اولویت و وزن دادن به آنها معیارها را تعیین،و تحلیل کمی نیز مدل مفهومی به دست آمده را تأیید کرد و میتوان نتیجه گرفت که الگوی نهایی پژوهش با دادههای گردآوری شده سازمان بازرسی کل کشور برازش بسیار مناسبی پیدا و مدل از اتکا قابل قبولی برخوردار شد."