خلاصه ماشینی:
"مرتون نیز از این طریق در مییابد که عمل متقابل این دو عامل میتواند کلیدی فرا راهحل مسئله تحقیق باشد به این ترتیب این سئوال را مطرح میکند که، تا چهحد انواع شخصیتها بخصوص در بوروکراسیهای مختلف،منتخب و تغییر یافتهاند(موسسات خصوصی،خدمات ملی)از آنجا برتری و تفوق و تسلیم علیرغم قابلیت تغییر آنها تحت شرایط محرکهای مختلف از جمله صفات مشخصه شخصیت میباشد،آیا بوروکراسیها شخصیتهای تابع یا برتری طلبی دارند؟و از آنجائی که مطالعات مختلف به انتخاب این صفات میدهند،قابل تغییرند،آیا بنظر میرسد که شرکت در تشکیلات بوروکراتیک احتیاج بافزایش تمایلات تفوقطلبی دارد؟آیا سیستمهای مختلف استخدام(مثلا تشویق یا رقابت آزاد شامل آگاهی تخصصی یا استعداد روانی کلی، تجربه عملی)هستند انواع شخصیتها را انتخاب و از هم متمایز میسازند؟ بنابراین تعدادی عوامل وابسته وجود دارند که در اینجا مورد ملاحظه قرار میگیرند: 1-تاچهحد بعضی از افراد،راه زندگی بوروکراتیک را انتخاب مینمایند؟ 2-اثر روشهای انتخاب در گزینش افراد از بین کسانیکه در جستجوی دخول به زندگی بوروکراتیک میباشند چگونه است؟ 3-شخصیتهائی که در خور محیط خود نیستند به چه میزان از خطمشی زندگی خود دور میافتند؟ 4-موفقیت یا شکست،در بالارفتن از نردبان خطمشی زندگی تا چه میزان با خصوصیات شخصیت افراد وابستگی دارد؟ مطالعه در وضع افراد فاقد تحصیلات عالی که برای ورود به کلاس مدیریت خدمات اجتماعی انگلستان رقابت میکنند نشان داده است که تصور کار خادمین اجتماعی، مانند کار خستهکننده روزانه در یک سازمان غیرخصوصی آنها را دچار ترس نموده است،و ترس یا عدم ترس این افراد،یک تصور حقیقتطلبی است که در اینجا مورد توجه قرار نمگیرد."