چکیده:
یکی از مهمترین مسائلی که طرز تفکر حکما و متکلمان را با دگرگونی بنیادی روبرو ساخته،مسألهء اصالت وجود است که در حکمت متعالیه نیز با براهین محکم اثبات شده است. این نوشتار به بررسی اثبات ارتباط اصالت وجود و وحدت وجود میپردازد؛چراکه اصالت وجود و وحدت وجود ملازم یکدیگرند. پرسش اساسی این است که با اثبات تلازم آنها،آیا توحید واجب الوجود اثبات میشود یا خیر؟در پاسخ باید گفت یکی از راههای اثبات توحید حق تعالی،اثبات وحدت وجود و اصالت وجود است که در واقع اثبات وحدت همهء هستی خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"ک:ابن ترکه،6931:022) حق آن است که تشکیک در حقیقت وجود به این معناست که وجود دارای یک حقیقت و مظاهر متعدد باشد و هریک از مظاهر،منشأ انتزاع مفهوم وجود گردد و به اعتبار تجلی حق در اعیان وجودات مضافی که عین ارتباط به حق هستند و عدم استقلال در ذات آنها مأخوذ است،تحقق مینمایند و بعضی از موجوداتت مثل عقول که به حق نزدیکترند و خط آنها از وجود بیشتر است،واسطه در ظهور مراتب دیگری از وجودند:«هرچه وجود قویتر باشد،مجلای فیض برای وجود نازلتر میباشد.
توحید در افعال نیز با اصالت ماهیت صورت نمیگیرد؛زیرا صادر اول از خداوند، ماهیات متباین و مختلف میباشند که در این صورت،سنخیت بین علت و معلول از میان میرود: ذات واجب الوجود به عنوان مبدأ آفرینش،عین وجود و صرف هستی است.
(ابراهیمی دینانی،7731:844) حرکت در جوهر جهان و تشکیک در حقیقت هستی از مسائل بسیار مهم فلسفه ملا صدرا میباشد که آنها را با براهین محکم اثبات میکند و باید گفت شدت و ضعف در خود هستی است و ماهیت در حد ذات خود،نه شدید است و نه ضعیف.
ملا صدرا و ابن عربی از وحدت وجود که وحدت همه هستی است،به اثبات توحید حق میپردازند و با وجود اختلافاتی که میان ایشان حاکم است،با توجه به اصل علیت و رابطه سنخیت میان علت و معلول،توحید خداوند را به اثبات میرسانند؛ چراکه اگر علت دوتا باشد،معلولهای به وجود آمده نیز دوگانه خواهند بود و حاصل این سخن،اثبات دو واجب الوجود در مبدأ هستی است و این نیز محال است."