خلاصه ماشینی:
"»25 نکته قابل توجهی که در این میان وجود دارد این است که در تذکرۀ شاه طهماسب که گمان میرود به قلم خود وی به نگارش در آمده باشد،جز یک مورد،اشارهای به واقعۀ آمدن همایون و کمک به وی و اقدامات بعدی نشده است و تنها جایی که بایزید فرزند سلطان سلیمان قانونی،پادشاه عثمانی به ایران پناه آورده بود و شاه قصد داشته سر حد قندهار را به الکاء وی بدهد،به وی گوشزد نموده: «به طریقی که با همایون پادشاه سلوک کردم با شما کردم.
»40 ظاهرا این حجارف بازیهای که جنبه اجتماعی و عمومی داشت و قبلا به خاطر جلوگیری از بروز شورش و آشوب ممنوع شده بود، اینک برای خوشامد همایون و انبساط خاطر وی دوباره به اجرا در (به تصویر صفحه مراجعه شود) بایزید ضمن توصیف نبردهای همایون و همراهان قزلباش او در اصراف قندهار و در اثنای محاصره آن،به استفاده از توپ و تفنگ در این جنگ اشاره کرده است آمده بود.
اما مؤلف عالم آرای شاه طهماسب مرگ شاهزاده سلطان مراد میرزا فرزند کوچک شاه نامزد حکومت قندهار را،نتیجه خرده الماسی میداند که«امرای هندوان حقشناس»به حکیمی داده بودند و آن حکیم در فرصت مناسب الماس را در شربتی حل کرده و به شاهزاده&%09010JTKG090G% (به تصویر صفحه مراجعه شود) مقبره همایون، دهلی کتاب«تذکره همایون و اکبر»به دلیل اشاره به نقش ایرانیان در قلمرو گورکانیان هند از اهمیت زیادی برخوردار است خورانیده بود.
نه تنها دکتر ریاض الاسلام که به روابط ایران و هند پرداخته،بلکه حتی دکتر نوائی و دکتر پارسا دوست نیز که وقایع دوران حکومت شاه تهماسب را به طور مفصل بررسی کردهاند،به این موضوع اشارهای نکردهاند و ظاهرا به عالم آرای شاه طهماسب دسترسی نداشتهاند."