خلاصه ماشینی:
"اعتماد السلطنه از رجال دربار ناصر الدین شاه بود که سمت مترجم حضور همایون،رئیس دار الترجمهء مخصوص و وزیر انطباعات داشت و نخستین کسی است که«سانسور»را در ایران باب کرد.
از او آثار قلمی زیادی برجای مانده است که یکی از آنها«روزنامهء خاطرات»اوست که گوشههایی از زندگی فاسد شاه و درباریان قاجار را در عصر ناصر الدین شاه نشان میدهد.
این کتاب با مقدمه و فهارس ایرج افشار منتشر شده است و خوانندگان برای اطلاع بیشتر از شرح حال اعتماد السلطنه میتوانند به همان کتاب مراجعه کنند.
جملاتی که در پی میآید،از همان کتاب روزنامهء خاطرات اخذ شده است با این سعی که هم با سیرت پادشاهان!متناسب باشد هم با اخلاق درباریان.
قبلهء عالم به حصارک که جای باصفایی است تشریف بردند.
ناظم خلوت را مأمور فرمودند برود تحقیق کند که این آب کجا میرود،و یقین خیال کردند که من آبفروشی میکنم.
معلوم شد«ببری خان»گربهء مخصوص شاه مفقود شده خاطر همایونی پریشان است!..."