چکیده:
از اقوام مهاجر سک گروهی در بخش جنوب ایران ساکن گردیدند و در تماس متمادی با حکومتهای مجاور و ساختار سیاسی آنان دست به تشکیل حکومت زدند.نام اولین شاه سکایی هند،مائوس میباشد و در کتیبهها نام او ذکر شده است.جانشینی او را اقوام اشکانی- سکایی ایرانی برعهده داشتند و در منطقهء قندهار حکومت میکردند. این مقاله به بررسی ساختار سیاسی شاهان سکایی و جانشینان آنان میپردازد و بر آن است تا قلمرو حکومتی آنان را بر اساس مستندات باقی ماندهء باستانشناسی معین کند.
خلاصه ماشینی:
"همانگونه که از نام او مشخص است،وی شاهی از تبار اشکانیان بوده وبرادرزادههایش از طرف او به ضرب سکه پرداختهاند و هنوز کتیبه و یا سکهای در قلمرو شاهان سکایی هند یافت نگردیده که نام ونون در آن ذکر گردیده باشد به همین دلیل میتوان گفت که اسپالیرس و اسپالاگادامس-که در منطقهء قندهار از طرف او سکه ضرب کردهاند-نمایندهء او بودهاند.
بنا به منابع چینی و تبتی-که از درهء یارکند پیدا شده است-حضور سکاها در این ناحیه به اثبات میرسد و احتمالا گروهی از همین سکاهای تیزخودی که در حوالی رود خانهء جیحون زندگی میکردهاند،در قرن ششم میلادی به کرمان مهاجرت کردند.
به استناد مکتوبات ایزودورخاراسکی،سکاهایی که در شهر مین( Min )-که موطن آنان بوده-زندگی میکردند،برخی از آنها احتمالا از همان سکاهایی بودند که از درهء سیحون به کیپون( Kipin )آمده بودند و در ارتش اشکانیان خدمت میکردند و تحت امر استانداران اشکانی به آریا(هرات)و درنگیانا(سیستان)آمده بودند.
در نوشتههای پریپلیس(87-07 م)به اقوامی اشاره شده است که به لهجهء سکایی صحبت میکردند و مسکن اصلی آنان مینناگر( Minnagar )بوده که از آن جا به سمت رود خانهء سند مهاجرت کرده بودند.
آنان بعدها به سوی درنگیانا مهاجرت کردند و با دیگر گروه سکاها مخلوط گردیدند در میان سران سکاهای آسیایی،شخصی به نام موکا(نیمهء دوم قرن دوم و یا اوایل قرن اول ق م)-که به عنوان متحد داریوش سوم از او یاد شده-در گندهارا و مناطق اطراف آن،به نام مائوس سکههایی مسی با لقب سادهء«پاشاه بنیانگذار حکومت سکاها» ضرب کرد."