خلاصه ماشینی:
"شهید بهشتی در این خصوص معتقد است: «در قانون اساسی، متناسب با شرایط ایران برای یک مقطع زمانی در خور ملاحظه، شکلی پیشنهاد شده است که عبارت است از: اول، رییسجمهوری منتخب مستقیم، یعنی در رابطه با امت دوم، مجلس شورای اسلامی و شوراهای دیگر، اینها هم در رابطه با امتند.
قانوناساسی، حکومت را مبتنی بر آرای عمومی دانسته است: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رییسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد.
«اما مساله اینکه آیا نظام ما جمهوری میماند یا نه، ما در آن اصل پنجم گفتهایم و در اصول بعد هم این را تاکید کردهایم که رهبری به هر حال منتخب و مورد پذیرش مردم است؛ بنابراین، هیچ نوع حکومتی بر مردم بدون دخالت تام رای مردم وجود ندارد.
--39- اصل پنجم پیش از بازنگری سال 1368 چنین بوده است: «در زمان غیبت حضرت ولی(عج)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و باتقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که اکثریت مردم او را به رهبری شناخته و پذیرفته باشند و در صورتی که هیچ فقیهی دارای چنین اکثریتی نباشد، رهبر یا شورای رهبری مرکب از فقهای واجد شرایط بالا طبق اصل یکصد و هفتم عهدهدار آن میگردد."