خلاصه ماشینی:
"البته، در همان زمان نیز هنوز، عده زیادی در حوزههای علمیه بودند که بر تفکر جدایی دین از سیاست تاکید میکردند و مداخله علما را در سیاست به ضرر جامعه روحانیت قلمداد میکردند؛ ولی به تدریج با غالب شدن تفکر امام(ره) این طرز تفکر به حاشیه رانده شد و تفکر پیوند میان دین و سیاست در حوزهها غالب گردید و روحانیون به تدریج وارد نهضت سیاسی و فکری امام شدند.
همچنین از نظر بازرگان، رسالههای عملیه فقط در برخی از فروعات معمول باقی مانده و بسیاری از مسایل جدید مورد غفلت واقع شده است؛ به همین دلیل، بازرگان این سوال را مطرح میکند که «آیا فقه اسلام باید نسبت به کلیه این موضوعات و موسسات (جدید) سکوت کند و از پاسخ دادن به «حوادث واقعه» عاجز باشد؟ [آیا] زمان، مکان، زندگی و آدمها همه چیز عوض میشود؛ ولی فقه و فقها تغییر نمیکنند؟ آیا میتوان به علوم واطلاعات قدیم و طرز فکر سیصد سال پیش مسایل و مطالب امروز مردم دنیا را درک کرد؟»42 بنابراین، بازرگان حوزههای علمیه را برای پاسخگویی به مسایل جدید به تحقیق و تتبع در کلیه علوم و شوون روز فرامیخواند و برای حصول به این امر، محورهای زیر را پیشنهاد میکند: 1 ـ تغییر روش و اتخاذ سبکهای جدید تعلیم، تحقیق و تسریع عظیم در پیشروی 2 ـ تقسیم کار و تحصیل همراه با تشکل چنانکه مشاهده میشود، مهندس بازرگان هم مانند برخی از اصلاحطلبان حوزوی بر تحول نظام آموزشی حوزه و ایجاد و به کارگیری سبکهای جدید در آموزش حوزویان، برای توانمندی آنها در پاسخگویی به مسایل جدید تاکید میکند."