خلاصه ماشینی:
"نهمین انتخابات ریاستجمهوری در ایران اسلامی، حامل پیامها و پیامدهای بسیار زیادی در تاریخ حیات سیاسی ایران در بخشهای نظری و عملی خواهد بود؛ ولی نخستین پیام غیرقابلتردید و کتمانناپذیر آن، این است که دموکراسی و مردمسالاری در کشور بهعنوان یک «باور عقلی و یقین قلبی»، و نه یک «استلزام جبری و ضرورت شکلی»، مورد پذیرش قرار گرفت.
در جمهوری اسلامی ایران نیز گرچه حاکمیت از آن الله دانسته شده است و مقبولیت حکومت در آراء مردم جستجو میشود، ولی باید پذیرفت که در عمل، تنها منبع مشروعیت اعمال قدرت حکومت، اراده مردم است که در چارچوب قانون و در شرایطی که آزادیها حفظ شده باشد، میتواند رضایت مردمی را بهعنوان عنصر حیاتی مقوم خویش، بهدست آورد.
آیا با قبول این معانی و پذیرش آرای مردم بهعنوان اصل اساسی حیات سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از انتخابات نهم، دیگر میتوانیم بگوییم رای مردم میزان مقبولیت نظام است یا باید به این نکته اعتراف کنیم که رای مردم ضامن مشروعیت اعمال قدرت حکومتی نظام تلقی میشود؛ و گرچه مبنای مشروعیت حاکمیتی نظام اسلامی، خداسالاری است، اما بنیاد مشروعیت حکومتی نظام جمهوری اسلامی ایران «رای مردم»است.
گروهی با استناد به همین معنا و محتوای مفهومی است که معتقدند: تئوکراسی یا خداسالاری مخالف حاکمیت ملی است؛ درحالیکه به این امر عنایت نمیکنند که «اصل آزادی انسان در پذیرش قوانین در راستای حاکمیت ملی»، از اهمیت حیاتی برخوردار است؛ و انسان مومن با یقین عقلی و پذیرش قلبی، به آزادگی ناشی از عبودیت الهی و سعادت حاصل از قبول احکام وحی در دنیا و آخرت، آزادانه روی میآورد؛ و هدف بعثت پیامبران الهی، در گستره حضور مردم است که فعلیت میپذیرد."